سیاست متعالیه (Aug 2020)
روحانیت و بافت دولت دینی در ایران پس از انقلاب اسلامی
Abstract
هدف پژوهش حاضر تبیین تصویر روحانیت از «بافت» در «دولت اسلامی» بود. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که روحانیت در ابتدا بدون اینکه تصویر روشنی از بافت «دولت» داشته و مفهوم آن را به خوبی تجزیه کرده باشند، صرفاً آن را به عنوان بخشی از آرمان سیاسی خود به کار میبردند و تنها از «ضرورت» بناء آن سخن میگفتند. انگار دولت نزد آنان مفهومی بدیهی بود که لزومی جهت شکافتن هسته آن نمیدیدند و تنها بناء آن را به منظور اقامه شریعت لازم میدانستند. اما به تدریج که «دولت» به مفهومی کانونی برای آنان مبدل شد و از نزدیک با ابعاد جدید دولت آشنا شدند، کوشیدند در قبال بافت قدیم یا جدید دولت، موضع سلبی یا ایجابی اتخاذ کنند و بدین گونه پای «دولت» را به گفتگوهای درون مذهبی خود باز نمایند. در مجموع، روحانیت شیعه تصویر یک دستی از بافت دولت دینی ندارد. اما در میان آنان جریانی ظهور کرد که با درک تغییرات بوجود آمده در بافت دولت توانست راهی به سوی حقوق مردم باز نماید و همه عرصههای زندگی را به حاکم واگذار ننماید. بیتردید تا در حوزهای از زندگی «حقوق» مردم به رسمیت شناخته نشود، دولت مدرن پا نمیگیرد و دموکراسی به مثابه یک نظام فلسفی تحقق پیدا نمیکند.
Keywords