مجله علوم تربیتی (Dec 2017)
روایت عواطف و احساسات رشد نیافته دانشآموزان مقطع متوسطه، نمادی از برنامه درسی مغفول (مطالعهای با روش خبرگی و نقادی تربیتی)
Abstract
اگر هدف اصلی نظامهای آموزشی را مهیّا ساختن شرایط لازم برای پرورش همه جانبه دانشآموزان بدانیم، در آن صورت توجه به رشد تمامی ویژگیها و ظرفیتهای وجودی آنها به عنوان ضرورتی اجتنابناپذیر مطرح میگردد. از این منظر، علاوه بر وجوه و ابعاد شناختی و عقلانی یادگیرندگان، برنامهریزی جهت پرورش موزون احساسات و عواطف دانشآموزان نیز از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار میگردد. اما علیرغم این نقش و جایگاه، رشد عواطف دانشآموزان در نظام آموزشی ایران به دلایل مختلف از جمله دیدگاهها و نگرشهای حاکم چندان به جد گرفته نمیشود. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت و چگونگی توجه به عواطف و احساسات میان دانشآموزان دختر پایه دوم و سوم یکی از دبیرستانهای کاشان انجام گرفته است. در مقاله جهت بررسی موقعیت و جمعآوری دادهها و اطلاعات از روش خبرگی و نقادی آموزشی استفاده شده است است که طی سه مرحلهی توصیف، تفسیر و ارزشیابی به ارزیابی و نقّادی وضعیت عواطف و هیجانات در میان دانشآموزان دختر دبیرستانی پرداخته و مستنداً نشان میدهد که بخشی از ناکارآمدی نظام آموزش متوسطه کشور ریشه در بیتوجهی و غفلت از توجه رشد و پرورش احساسات دانشآموزان میباشد.
Keywords