Pizhūhish/hā-yi Rūstāyī (Dec 2013)
شناخت الگوی ادراکی روستای خوب بر اساس روش-شناسی کیفی مورد مطالعاتی: روستای کرفس (شهرستان رزن- استان همدان)
Abstract
برنامهریزی توسعه نواحی روستایی، با در نظر گرفتن ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، محیط زیستی، کالبدی، و نهادی و بر اساس درک واقعبینانه از نیازهای روستاییان، مستلزم تغییر نگرش متولیان برنامهریزی و ساختارشکنی در رویکردهای مرسوم است. این پژوهش با هدف بازشناسی معیارها و شاخصهای «خوب بودن» سکونتگاه روستایی تلاش میکند با رویکردی متفاوت به مفهوم «روستای خوب» نه از دیدگاه متخصصین ذیربط بلکه با توجه به دیدگاهها، آرمانها، هنجارها، نیازها، خواستههای مشترک و دلخواه ساکنان محلی آن بپردازد. تحقیق از نوع اکتشافی است و جامعه آماری، کل دانش آموزان دختر و پسر مقطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان روستای کرفس از توابع شهرستان رزن در استان همدان را شامل می شود. از تکنیکهای روش کیفی (طرح سوال به عنوان موضوع انشا و تحلیل آن) و کمی(پرسشنامه) برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. در مرحله نخست تحلیل، انشاهای دانش آموزان با رویکرد تحلیل مقایسه ای مداوم در چارچوب سه مرحله (کدگذاری باز، کدکذاری محوری و کدگذاری انتخابی) قرار گرفت. سرانجام 124 مقوله اصلی شناسایی شده به عنوان ویژگیهای یک روستای خوب از دیدگاه دانش آموزان در چارچوب 18 مقوله اصلی دسته بندی شدند. در مرحله دوم به منظور سنجش وضعیت روستای کرفس بر اساس مقولات استخراج شده، پرسشنامه ای بر مبنای یافتههای مرحله نخست در چارچوب طیف لیکرت طراحی گردید. یافته های پرسشنامه در اکثریت مقوله های اصلی بیانگر فاصله روستای مورد مطاله با روستای خوب است.
Keywords