سیاست علم و فناوری (Mar 2009)
شکاف در تحلیلهای سیاست فنّاوری و نوآوری:
Abstract
مقاله حاضر با رویکردی نقادانه به دو جریان مهم در حوزه قانونگذاری فنّاوری و کفایت آنها در فراهم آوردن مدلهای کارامد برای سیاستگذاری مینگرد. از یک سو، متون و آثار نوآوری و توجه ویژه آنها به اهمیت فنّاوریهای جدید و قانونگذاری درباره آنها و از سوی دیگر، مدلهای توسعهیافته در مورد قانونگذاری فنّاوریهای جدید با توجه به ریسک آنها بهدقت تحلیل خواهد شد. بررسی نقادانه هر دوی این جریانهای تحلیلی نشانگر این نکته است که هر دوی آنها بهدلیل وجود مجموعهای پیشفرضها قادر به فراهم آوردن مدل کارامد تحلیلی و عملی نیستند. در حالیکه سیاستگذاران در عمل به مدلهایی نیاز دارند که بتوانند به آنها در ارزیابی ریسک و منفعت فنّاوریها کمک کنند، مدلهای نوآوری جنبه ریسک را ارجی ننهادهاند و از سوی دیگر مدلهای ریسک توجه چندانی به نوآوری نکردهاند و از اینرو، از منفعت آنان بسیار غافل ماندهاند. در ادامه، به چالشهای معرفتشناختی توسعه چنین مدلهایی میپردازیم و از این رهگذر مدلی برای این منظور پیشنهاد میشود.