مجله زبان و ادبیات عربی (Nov 2024)
نظریه گشتالت تجسمی ـ شنیداری در زیباییشناسی ادبی مبتنی بر مبانی هنرهای زیبا (نوع ادبی سنتی نیایش برای نمونه)
Abstract
هنر ادبیت یک از اقسام هفتگانه هنرهای زیباست که دیر زمانی است در بررسیهای ادبی از خانواده هنری خود غریب افتاده است. زیباییشناسی ادبی تاکنون در بلاغتشناسیهای صرف محدود شده است؛ اما باید اذعان نمود که علم بلاغت با همه جایگاه ویژهاش در ادبیات، به دلیل نارساییهایی، توان زیباییشناسی در سطح بافت متن را بهتنهایی، ندارد. لذا، نظریه گشتالت تجسمی ـ شنیداری را بهعنوان اولین نظریه بنیادی در زیباییشناسی ادبی بنا نهادیم و بر مبنای آن، روشی کاربردی با تلفیقی از مبانی هنرهای زیبا و اصول تداعی معانی در روانشناسی و نیز علم بلاغت ابداع نمودیم. این نظریه هنرمدار، میتواند نارساییهای بلاغی در زیباییشناسی ادبی را تا حدودی مرتفع کند و امکان تحلیل در سطح بافت متن را به ما بدهد و هنر ادبیت را مانند بقیه اقسام هنر با اصطلاحات هنرهای زیبا، نقد هنری نماید. باهدف از کثرت به وحدت رساندن علوم بلاغی، مرزهای میان علوم را شکستیم و نام صدها انواع بلاغی را زیرمجموعه اصول هنری- روانشناختی این نظریه قراردادیم. این نظریه، روشی جهانشمول را ارائه میدهد که در انواع ادبی گوناگون بررسیشده و کارکرد دارد. حجم نمونه منتخب برای تشریح این نظریه در این مقاله، 30 نمونه از نوع ادبی نیایش1 است، که با روش تلفیقی- تجربی- توصیفی مبتنی بر این نظریه بررسی شد و نشان داد که این نوع ادبی سنتی نیز، دارای زیباییهای هنری چون هنر پرسپکتیو، کنتراست و خطای دید در سطح بافت تجسمیشنیداری متن است و این نظریه و روش آن، امکان زیباییشناختی همه سطوح بیرونی (فرم نوشتاری و شنیداری) و درونی متن (معنا) را، همزمان و بهصورت یک طرح کلی بر اساس مثلث ذهنی گشتالت و کدگذاری، به ما میدهد.
Keywords