تحقیقات تاریخ اجتماعی (Dec 2018)

تحول در صورت‌بندیِ اجتماعی و بسیج سیاسی در انقلاب اسلامی ایران (1357- 1304)

  • رضا سرحدی قهری,
  • مرتضی منشادی

DOI
https://doi.org/10.30465/shc.2019.23858.1856
Journal volume & issue
Vol. 8, no. 2
pp. 1 – 34

Abstract

Read online

انقلاب اسلامی ایران و ائتلاف گسترده طبقاتی که منجر به سقوط سلطنت در ایران شد، یکی از رخدادهای مهم ربع پایانی قرن بیستم میلادی محسوب می‌شود. این ائتلاف نوعی بی­هنجاری و سردرگمی را برای بسیاری از نظریه­های موجود انقلاب به وجود آورد. پاسخی نوین به چرایی تشکیل ائتلاف طبقاتی و سقوط سلطنت در ایران با التزام به الگوی جامعه شبکه‌ای جوئل میگدال و نظریه جامعه توده‌وار مسئله پژوهش حاضر را تشکیل می‌دهد. ایران پس از انقلاب مشروطه و در عصر پهلوی وارد دوران «دولت مطلقه» شد. ویژگی اصلی دولت مطلقه پهلوی، انباشت منابع و تمرکز ابزارهای قدرت بود و این فرآیند مانع عمده‌ای بر سر راه گسترش توانایی‌های جامعه ایجاد کرد. سؤال مقاله حاضر این است که چه نسبتی میان سیاست‌های رژیم پهلوی (اول و دوم) در قبال جامعه شبکه‌ای پیشاپهلوی و بسیج سیاسی منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران وجود دارد؟ یافته‌های مقاله حاضر با استفاده از یک الگوی نظری معطوف به تحلیل تجربی و با تأکید بر رابطه‌ی بازتابی دولت- جامعه نشان می‌دهد که برنامه­های نوسازی شاهان پهلوی، اتخاذ سیاست­های سرکوبگرانه و تضعیف جایگاه روحانیت، تجار و بازاریان سنتی، عشایر و دهقانان و مالکان زمین‌دار به‌عنوان بازیگران عمده جامعه شبکه­ای، زمینه‌ساز تحول در صورت‌بندی اجتماعی از جامعه شبکه‌ای به جامعه توده‌ای شد. در چنین شرایطی تلاش نیروهای سیاسی برای گذار از جامعه توده­ای آغاز شد که در نهایت بسیج طبقات مختلف در انقلاب اسلامی ایران تحت ایدئولوژی اسلام‌گرایانه رخ داد. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه‌ای و آرشیوی سامان‌یافته است.

Keywords