علوم سیاسی (Oct 2008)
تحول گرایی عرفان و سیاست در حکمت متعالیه
Abstract
حضرت امام; با تأثیرپذیری از مشرب فلسفی حکمت متعالیه، در تقابل با دو نظام سرمایهداری و کمونیستی توانستند نظامی را که عهدهدار سعادت فردی و اجتماعی است، تحقق بخشند. با همین مبنا، حکومت اسلامی را تئوریزه کنند، و با حضور عینی مردم بر آن، جامة عمل بپوشانند. این حرکت بزرگ به نوع برداشت امام خمینی; از انسان کامل در عرصه سیاست و حکومت بر مبنای مشرب فکری حکمت متعالیه مربوط میشود. هدف پژوهش حاضر، کاوش در این موضوع است. در این راستا این سؤالات مطرح شده است که نگاه امام خمینی; به مفهوم انسان کامل و ابعاد آن در عرصه سیاست و حکومت چیست، و چگونه توانست با برجسته ساختن همین مبنا در مقابله و تحدی با دیگر مکاتب مادی و معنوی، نظامی را تأسیس و رهبری کند که عهدهدار حفظ و گسترش کرامت انسان و جامعه باشد. برای پاسخ به این سؤال و تحلیل و تبیین جامع ویژگیهای انسان کامل، ابتدا خاستگاه و پایه اصلی بحث، یعنی معرفت شناسی و هستی شناسی در حکمت متعالیه ـ که همان چارچوب نظام فکری حضرت امام است ـ بیان شده است. در ادامه، جایگاه انسانشناسی در حکمت متعالیه و سیر تکامل انسان در این مکتب بررسی گردیده است.