Journal of Philosophical Investigations (May 2019)
هستیشناسی ماتریالیستی: مقایسۀ فلسفۀ چارواکه و فلسفۀ اپیکوری
Abstract
در تاریخ اندیشۀ هند، فلسفۀ چارواکه (لوکایاتا) تنها مکتبی است که با مبانی نظریِ ماتریالیستی، از رهگذرِ نفی ساحتِ ماوراء حسّ، یگانه واقعیت را ماده و تنها ادراک معتبر را ادراک حسّی میداند. فلسفۀ اپیکوری، بهویژه به دلیلِ بیان جهانشناسی اتمیستی، ظاهراً شبیهترین مکتب فکری به چارواکه است. پژوهش پیشرو به روش مقایسهای-تحلیلی و بهمنظورِ نشاندادن فراگیری اندیشههای ماتریالیستی انجام گرفته است و یافتههای آن نشان میدهند که در نگرشهای هستیشناختی مکتب اپیکوری و فلسفۀ چارواکه هم وجوه اشتراک و هم نقاط افتراق وجود دارند. در این دو مکتب، صرفاً ماده واقعیّت دارد، علل فاعلی و غایی جهان نفی میشوند، وجود انسان تنها برمبنای بُعد مادیاش تبیین شده و نیز هر گونه جوهر و هستی پس از مرگ یا آگاهیِ مجزا از بدن، انکار میگردد. لکن در حالیکه وجود عناصر اولیه مادی و نشأتِ کثرات از آنها در چارواکه تبیینی حسی دارد، در مکتب اپیکوری از وجهی کاملاً عقلی برخوردار است. این دو فلسفه، دربارۀ شمار عناصر مادی تشکیلدهندۀ عالم هستی، چیستی و انواع آنها، همچنین دربارۀ مشهود یا نامشهود بودن آنها تفاسیر متفاوتی را ارائه میکنند. برخلاف چارواکه که به نفی خدایان و ارواح میپردازد، اپیکوریسم خدایان و ارواح را ثمرۀ ترکیب اتمهای ویژهای میداند.
Keywords