پژوهشهای حفاظت آب و خاک (Mar 2017)
بررسی عملکرد کلزا به عنوان کشت دوم در اراضی شالیزاری دارای زهکش زیرزمینی
Abstract
سابقه و هدف: به منظور توسعه کشت دوم در اراضی شالیزاری، باید مشکلات ماندابی بر اثر بارندگی با استفاده از زهکشهای زیرزمینی برطرف شود. در بسیاری از کشورها، سیستمهای زهکشی زیرزمینی که بعد از برداشت برنج، خروجی آنها باز میشود به عنوان یک اقدام اصولی احداث شدهاند. در پاکستان (ازهر و همکاران، 2005) و هندوستان (ریتزما و همکاران، 2008)، اجرای زهکش-های زیرزمینی در مزارع باعث افزایش عملکرد پنبه، نیشکر، گندم و حتی برنج شدند. طی تحقیقی (کارتر و کمپ، 1994)، این نتایج حاصل شد که زهکشهای زیرزمینی باعث افزایش عملکرد نیشکر نسبت به تیمار بدون زهکشی شدند. به طور کلی، تجهیز اراضی شالیزاری به زهکشهای زیرزمینی علاوه بر اثراتی که بر افزایش عملکرد برنج دارد (درزی و همکاران، 2012؛ ماتیو و همکاران، 2001؛ ساتیانارایانا و بونسترا، 2007) باعث ایجاد شرایط مناسب برای کشت دوم در اراضی شالیزاری خواهد شد. با توجه به جدیدالاحداث بودن سیستمهای زهکشی زیرزمینی در اراضی شالیزاری شمال کشور، بررسی میزان عملکرد کلزا به عنوان کشت دوم از اهمیت خاصی برخوردار میباشد تا با مشخص شدن میزان بهبود در عملکرد و میزان محصول برداشت شده، چشمانداز دقیقی برای برنامههای آینده در اختیار دولت و کشاورزان قرار داد. مواد و روشها: در این بررسی، اثر سه نوع سیستم زهکشی زیرزمینی معمولی و یک سیستم زهکشی زیرزمینی دو عمقی همراه با تیمار شاهد بر عملکرد کلزا در اراضی شالیزاری تجهیز و نوسازی شده دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری به عنوان کشت دوم مورد مقایسه قرار گرفت. آزمایشهای لازم در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با پنج تیمار در سال زراعی 94-1393 انجام شد. سطح ایستابی به صورت روزانه و در زمان برداشت برخی شاخصهای گیاهی شامل تعداد بوته در مترمربع، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن هزار دانه و عملکرد کلزا اندازهگیری شد. دادههای به دست آمده از این محصول با استفاده از نرمافزار آماریSAS در قالب طرح بلوک کامل تصادفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون LSD در سطح احتمال پنج درصد انجام شد. یافتهها: تجزیه و تحلیل آماری دادهها نشان داد که شاخصهای تعداد بوته، تعداد غلاف، وزن هزار دانه در تیمارهای دارای زهکشی زیرزمینی به طور معنیداری بیشتر از تیمار شاهد بودند. همچنین میزان عملکرد در تیمارهای زهکشی زیرزمینی، بهطور معنیداری 425 تا 1025 کیلوگرم در هکتار بیشتر از مقدار متناظر در تیمار شاهد بودند. با وجود بارندگی در زمان جوانهزنی، زهکشها خوب عمل کرده و سطح ایستابی پایینتر از 30 سانتیمتر قرار داشته که باعث جوانهزنی بیشتر و در نتیجه تعداد بوته بیشتری در اراضی دارای زهکش زیرزمینی نسبت به تیمار شاهد شد. نتیجهگیری: بهبود وضعیت تهویه و تخلیه سریعتر آب اضافی خاک در فصل کشت کلزا سبب افزایش قابل توجه عملکرد کلزا در تیمار زهکشی زیرزمینی شد. به طور کلی، عملکرد دانه در تیمارهای زهکشی با عمق 90/0 متر و فاصله 30 متر، زهکشی دو عمقی، زهکشی با عمق 65/0 متر و فاصله 30 متر و زهکشی با عمق 65/0 متر و فاصله 15 متر به ترتیب 55، 35، 29 و 22 درصد بیشتر از عملکرد دانه در تیمار زهکشی سطحی بود. با توجه به نتایج این تحقیق و وسعت زیاد اراضی شالیزاری در شمال کشور، استفاده از اراضی در نیمه دوم سال برای کشت کلزا میتواند به عنوان یک راهکار اساسی در راستای افزایش تولید دانههای روغنی و دستیابی به خودکفایی در این امر، مورد توجه قرار گیرد.
Keywords