پژوهشهای حفاظت آب و خاک (Jun 2019)
ارزیابی حساسیت اراضی به بیابانزایی با استفاده از رویکرد پویایی سیستم در حوضه آبخیز جازموریان
Abstract
چکیده: سابقه و هدف: بیابانزایی فرایند و وضعیت نهایی تخریب مناطق خشک است. این فرایند با دامنه اثرگذاری در بیش از 100 کشور، زندگی حدود 1 میلیارد نفر از مردم جهان را تحت تأثیر خود قرار داده و نتیجه تعاملهای پیچیده در بین عوامل مختلفی همچون تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی است. هدف از تحقیق حاضر، پیشبینی اثرات اجرای سناریوهای مدیریتی و اقلیمی بر پدیده بیابانزایی با استفاده از رویکرد مدلسازی پویایی سیستم در حوضه آبخیز جازموریان واقع در استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان است. مواد و روشها: اطلاعات موردنیاز و دادههای پایه جمعآوریشده و عوامل بیابانزایی براساس تحقیقات قبلی و بازدیدهای میدانی شناسایی شدند. در مرحله بعد، نمودارهای مرجع ترسیمشده، روابط علی – معلولی و بازخوردها مشخص و مدل مفهومی بیابانزایی حوضه آبخیز جازموریان ارائه شد. نمودار ذخیره- جریان از مدل مفهومی استخراج و در نرمافزار ونسیم ترسیم گردید. صحتسنجی مدل با آزمونهای حدی مدل انجام گرفت. براساس سناریوهای مدیریت پوشش گیاهی و اقلیمی مدل اجرا گردید و خروجیهای نظیر هر سناریو با وضعیت موجود مقایسه شد. یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که عامل خاکی با درجه اهمیت 73/1 موثرترین عامل در بیابانزایی حوضه جازموریان است. شاخص حساسیت پذیری بیابانزایی با درجه اهمیت برابر 37/1 در کلاس بحرانی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل سناریوهای مورد بررسی در یک دوره 30 ساله نشان داد که با هدف کاهش شاخص حساسیتپذیری بیابانزایی، سناریوهای تغییر سیاست و مدیریت (1)، مدیریت پوشش گیاهی (18/1 و 25/1) و تغییر اقلیم (25/1) به ترتیب بهعنوان سناریوهای برتر شناسایی شدند. نتیجهگیری: یافتههای نتایج نشان داد که متوسط وزنی ارزش کمی شدت بیابانزایی برای وضعیت فعلی بیابانزایی بر اساس چهار معیار مورد بررسی 37/1 به دست آمد که با مقایسه این مقدار با جدول ایسس ، کلاس شدت بیابانزایی برای کل منطقه بین شکننده تا بحرانی (الف) برآورد میگردد. با بررسی نتایج حاصل از اجرای سناریوهای مدیریت پوشش مشاهده میشود که اگر 10 و 20 درصد تغییر در پوشش گیاهی و پوشش حفاظتی در برابر فرسایش رخ دهد، شاخص حساسیت پذیری بعد از 30 سال به ترتیب به حدود 25/1 و 18/1 خواهد رسید که این نشان از اهمیت مدیریت پوشش در برابر مقابله با بیابانزایی بهویژه در حوضه آبخیز جازموریان دارد. همچنین اقدامات مدیریتی در منطقه موردمطالعه میتوانند روند بیابانزایی را متوقف و وضعیت موجود را بهسوی بهبودی سوق دهند. بهطورکلی، مدل پویایی سیستم بهعنوان یکی از رویکردهای تلفیق در ارزیابی حساسیت پذیری بیابانزایی حوضه جازموریان کارایی بالایی دارا میباشد و برای افزایش فهم ذینفعان از روابط علی و معلولی و بازخوردهای سیستم سودمند است.
Keywords