روش شناسی علوم انسانی (Jun 2023)
تبیین نقش تنظیمگرایانۀ علومانسانی در مقابل توسعهگراییِ علومطبیعی (با بازنگری آراء هاینریش ریکرت)
Abstract
در سالهای گذشته، بسیاری بر نقشِ مؤثری اشاره کردهاند که علومانسانی میتواند در امر کنترل و تنظیم برای حفظِ محیطزیست و فرهنگ (نه در توسعۀ فناورانه) ایفا کند؛ با این حال درباره اینکه چه خصلتِ مشخصی در علومانسانی سببشده که چنین کارکردی به آن نسبت داده شود، توضیحی ارائه نشده است. پذیرشِ این کارکرد مستلزم پذیرش ماهیتِ متفاوت علومانسانی از علومطبیعی میباشد. یک ملاک برای این تمایز از سوی فلاسفۀ نوکانتی ساوتوست ارائه شده که میان علومطبیعی و علومفرهنگی مبتنی بر روش (نه موضوع) و نیز الزامات شناختی تمایز شده که جهان از راه آن تجربه میشوند. در مقاله حاضر با بازخوانی و تأمل در این ملاک، تمایز و به هدف یافتن خصلتی در علومانسانی استدلال میشود که به امر تنظیم یاری میرساند و در فرایندهای توسعه، علومسخت و کاربردی (یعنی علومطبیعی و مهندسی)، برخلاف علومانسانی به دریافتِ بخشی از واقعیتِ تجربی قادر نیستند که به ادراک و حساسیت ما در پایداریِ توسعۀ یاری میرساند. برای پیش بردن این استدلال با مقایسه و تطبیق اندیشههای قرن نوزدهمیِ ریکرت با برخی از رویکردهای معناشناختی فلاسفه در دوران معاصر، تبیین خواهد شد که چگونه نوع نگرش و روش در علومانسانی (چگونگی دریافت و ارجاع به نمونههای انواعطبیعی) دریافت کامل و متوازن جهان تجربه را به همراه خواهد داشت.
Keywords