روش شناسی علوم انسانی (Jun 2023)

تبیین نقش تنظیم‌گرایانۀ علوم‌انسانی در مقابل توسعه‌گراییِ علوم‌طبیعی (با بازنگری آراء هاینریش ریکرت)

  • کیوان الستی

DOI
https://doi.org/10.30471/mssh.2023.9140.2409
Journal volume & issue
Vol. 29, no. 115
pp. 1 – 16

Abstract

Read online

در سال‎های گذشته، بسیاری بر نقشِ مؤثری اشاره کرده‌اند که علوم‎انسانی می‎تواند در امر کنترل و تنظیم برای حفظِ محیط‎زیست و فرهنگ (نه در توسعۀ فناورانه) ایفا کند؛ با این حال درباره اینکه چه خصلتِ مشخصی در علوم‎انسانی سبب‎شده که چنین کارکردی به آن نسبت داده شود، توضیحی ارائه نشده است. پذیرشِ این کارکرد مستلزم پذیرش ماهیتِ متفاوت علوم‎انسانی از علوم‎طبیعی می‌باشد. یک ملاک برای این تمایز از سوی فلاسفۀ نوکانتی ساوت‎وست ارائه شده که میان علوم‎طبیعی و علوم‎فرهنگی مبتنی بر روش (نه موضوع) و نیز الزامات شناختی تمایز شده که جهان از راه آن تجربه می‎شوند. در مقاله حاضر با بازخوانی و تأمل در این ملاک، تمایز و به هدف یافتن خصلتی در علوم‎انسانی استدلال می‌شود که به امر تنظیم یاری می‎رساند و در فرایندهای توسعه، علوم‎سخت و کاربردی (یعنی علوم‎طبیعی و مهندسی)، برخلاف علوم‎انسانی به دریافتِ بخشی از واقعیتِ تجربی قادر نیستند که به ادراک و حساسیت ما در پایداریِ توسعۀ یاری می‎رساند. برای پیش بردن این استدلال با مقایسه و تطبیق اندیشه‎های قرن نوزدهمیِ ریکرت با برخی از رویکردهای معناشناختی فلاسفه در دوران معاصر، تبیین خواهد شد که چگونه نوع نگرش و روش در علوم‎انسانی (چگونگی دریافت و ارجاع به نمونه‎های انواع‎طبیعی) دریافت کامل و متوازن جهان تجربه را به همراه خواهد داشت.

Keywords