پژوهش ادبیات معاصر جهان (Jan 2024)
تحلیل نقشهای نشانهای در دو شعر حافظ موسوی و ودیع سعاده: رویکرد امبرتو اکو
Abstract
نقشهای نشانهای از دیدگاه اُمبرتو اکو (1932-2016م) نشانهشناس ایتالیایی رابطۀ همبستۀ دوسویه میان دو نقشگر بیان ومحتوا است که در بستری فرهنگی و براساس رمزگان برآمده از دانش دانشنامهای پدید آمده است. شعر "مکالمۀ غیابی" از حافظ موسوی شاعر معاصر ایرانی و «إنّها الکلمات الأخیرة... وها أنا أهجرها» (این آخرین کلمات است... و بدان که من آنها را رها میکنم) از ودیع سعادة شاعر لبنانی دارای لایههای فرهنگی و گفتمانی پربسامدی است که با زبانی تصویری به ترسیم اغراض این دو شاعر میپردازد. نظر به تعدد رابطۀ قراردادی میان بیان و محتوای این دو شعر، بر آن شدیم تا با روش توصیفی_ تحلیلی و از منظر مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی به بررسی شیوههای تولید نقشهای نشانهای در این دو شعر براساس نظریۀ نشانهشناسی اُمبرتو اکو بپردازیم. نتایج پژوهش بیانگر آن است کهپیوستار مادی بیان و محتوای این دو شعر، شامل دگرمادههای انگیخته و اختیاری با بسامدی مشترک است. فعالیتهای فیزیکیِ دو شاعر برای تولید بیان، منحصر در بازشناسی، واگویه و ابداع است که محرکهای برنامهریزی شده بیشترین بسامد را دارند.
Keywords