مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی (Jun 2024)
نقد و بررسی ساختار تقابلی در رسالۀ «لغت موران» سهروردی
Abstract
نظام تقابلی ـ در سطوح واژگانی و معنایی ـ در جهت آموزش با ابزار خطابه و غیر آن، همواره در ادبیات و دین کاربرد داشتهاست. بسامد چنین ساختاری در ادبیات عرفانی، تعلیمی و دینی دیدهمیشود. در ادبیات فارسی، عرفان یکی از بسترهای مهم کاربرد این ابزار زبانی است. در رسالۀ لغت موران شیخ شهابالدینیحیی سهروردی، اندیشههای عرفانی و آنچه سالک در مسیر به آن نیاز دارد، با استفاده از ابزار تقابل، در بستر ادبی تمثیل (با اشخاص حیوانی و غیر آن) تبیینشدهاست. موران، لاکپشتها، عندلیب، جنّ، انسان، خفّاش، آفتابپرست، هدهد، بوم و طاووس مهم-ترین نقشآفرینان این تمثیل هستند که با استفاده از ابزار کلامی مناظره و محاوره، به طرح پرسش و تبین پاسخ آن دربارۀ موضوع نور و تاریکی میپردازند. در این مقاله کوشش شده با هدف ترسیم کارکرد ابزار بیانی تقابل، به روش توصیفی ـ تحلیلی ساختار و محتوای رسالۀ لغت موران بررسی گردد.، حاصل کار نشانمیدهد با اینکه در ظاهر، به لحاظ ساختاری، پیوندی میان دوازده روایت طرحشده در رساله وجود ندارد، پیوند موضوعی و اتصال محتوایی میان این سازهها برقرار است. رابطۀ بالقوگی انسان تا رسیدن به کمال، در قالب تمثیل خورشید و ماه، سوژۀ ذهنی شیخ اشراق در محور این رساله است و در قالب دوازده مکالمه به عینییت رسیدهاست. آنچه در تقابلگرایی سهروردی اهمیت دارد، هنجارشکنی وی در شکلدهی به روابط است که سببشده، تمثیلها در عین جدایی، دارای یک وحدت ساختاری و محتوایی در پیشبرد معنا و در نتیجه وحدت موضوعی اثر گردند.
Keywords