Pizhūhish-i Naft (Aug 2024)
چینهنگاری سکانسی سازند سروک در یکی از میادین نفتی جنوبغرب ایران با استفاده از روش تجزیه فرکانسی نمودارهای پتروفیزیکی توسط تبدیل پیوسته و گسسته موجک
Abstract
شناسایی مرزهای سکانسی نقش مهمی در توصیف زمینشناسی مخازن نفتی دارد. در این مطالعه، از رویکرد تبدیل موجک پیوسته (CWT) برای تجزیه نمودار اشعه گاما و دادههای مربوط به تخلخل به مجموعهای از ضرایب موجک درمقیاسهای مختلف استفاده شده است. تبدیل موجک گسسته (DWT) برای تجزیه فرکانسی نمودارهای چاه به محتوای کم فرکانس با نام تقریب (A) و محتوای پرفرکانس به نام جزئیات (D) استفاده شده است. این روش با استفاده از مطالعه موردی سازند سروک بالایی در فروافتادگی دزفول در جنوب غرب ایران بررسی شده است. فنآوریهای مختلف تجسم گرافیکی نتایج تبدیل موجک پیوسته به درک بهتر مرزهای سکانسهای اصلی کمک کرده است. با استفاده از DWT، حداکثر سطح غرقابی از هر تجزیه فرکانسی روی نمودارهای پتروفیزکی شناسایی شد. یک پیک تیز در تمام مولفههای A و D مربوط به حداکثر سطح غرقابی (MFS) وجود دارد که بهطور خاص در ضرایب تقریب پنجم (a5)، تفصیلی پنجم (d5)، تفصیلی چهارم (d4) و تفصیلی سوم (d3) قابل مشاهده است. مرزهای سکانسی به بهترین وجه از محتویات فرکانس پایین سیگنالها، بهویژه تقریب پنجم (a5) تشخیص داده شد. بهطور معمول، فرورفتگیهای تقریب پنجم مطابق با مرزهای سکانسی است که تخلخلهای بالاتری در سنگهای کربناته ایلام و سروک بالایی ایجاد شده است. از طریق ترکیب هر دو ضریب CWT و DWT، تمایز مؤثرتری از سطوح چینهای حاصل شد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که تبدیل موجک یک رویکرد موفق، سریع و آسان برای شناسایی مرزهای سکانس اصلی از دادههای چاهپیمایی است. تطابق خوبی بین نتایج حاصل از آنالیز مغزه و نتایج تجزیه دادههای چاهپیمایی با استفاده از رویکرد تبدیل موجک وجود دارد.
Keywords