Pizhūhish/hā-yi Irtibāṭī (Feb 2024)
مردمشناسیارتباطی اسطوره قهرمان در دوران نوسازی (1368-1376)؛ مطالعه موردی: تحلیل روایت فیلم آژانس شیشهای
Abstract
انسانهای اولیه در زمان حیات خود، به محیط پیرامونشان، یعنی دنیای ترسناک و شگفتانگیزی که آنان را احاطه کرده بود، واکنش نشان دادند؛ و بر پایه خوف و شیفتگی نسبت به راز نهفته در عالم هستی، نخستین داستانهای اسطورهای را پدید آوردند. این زنجیره تفکر، بهمرور گسترش یافت تا اینکه سینما برای آفرینش خطوط داستانی در ساختار، نقشمایهها و سبک، پذیرای اسطورهها گردید و با جای دادن اساطیر در لابهلای زندگی انسان، آن را به کاربردیترین شکل ممکن تبدیل کرد. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل ساختاری روایت و مردمشناسی ارتباطی، وضعیت سینمای دوران نوسازی (1368-1376) مورد بررسی قرار گرفته و در کنار تحلیل وضعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، به تحلیل ساختاری روایت یکی از آثار برجسته این دوره (فیلم آژانس شیشه ای) با استفاده از روش تحلیل روایت پرداخته شده است. نتایج مقاله حکایت از آن دارد که در دوران نوسازی، ارزشهای انقلابی مانند ایثار و شهادت، معنویتخواهی، قناعت و سادهزیستی که ارمغان دوره نخست انقلاب بود، رفتهرفته در ویژگیهای قهرمانان فیلمهای سینمایی کمرنگ شد و عواملی مانند رفاهطلبی، رقابت برای کسب ثروت و بالا رفتن توقعات و امکانات رفاهی و مادی بهعنوان یکی از لوازم اصلی قهرمان، در برابر ارزشهای انقلابی قد علم کرد؛ از سوی دیگر، به نظر میرسد، گفتمان سیاسی حاکم بر سینمای ایران در دوره بازسازی به شکل ابزاری در خدمت حاکمیت و در راه ترغیب مردم به تماشای آثاری با قهرمانان دارای بار ارزشی و اخلاقی فعالیت می کرد، حالآنکه عامه مردم این امر را برنمی تابیدند و در جست وجوی قهرمانانی با ویژگیهای دنیای آن روز خود بودند.
Keywords