مبانی نظری هنرهای تجسمی (Feb 2020)

عناصر ایرانی و میانرودانی در هنر سکایی؛ با تأکید بر گنجینهٔ فترزفلده

  • تقی حمیدی منش,
  • کریم زارعی,
  • ناهید جعفری دهکردی

DOI
https://doi.org/10.22051/jtpva.2020.25425.1060
Journal volume & issue
Vol. 4, no. 2
pp. 51 – 64

Abstract

Read online

سکاها با آن‌که مردمانی بیابان‌گرد بودند و اقتصاد آن‌ها بر پایه دست‌اندازی به همسایگان متمدن‌شان وابسته بود، از ذوق هنری برخوردار بوده و هنر را ستایش می‌کردند. آنان فاقد شهر یا سکونت‌گاه دایمی سازمان‌یافته بودند؛ ولی از گورها و کورگان‌ها و نهان‌گاه‌های آنان، آثار ارزشمندی یافته شده که مایه هنر در آن‌ها دیده می‌شود. از بزرگ‌ترین کشفیات هنر فاخر سکایی، می‌توان به گنجینه‌های پازیریک و فترزفلده اشاره کرد که در هر کدام، اقلام زرین ارزشمندی یافت شده‌است؛ که تاثیر هنر ایرانی دوره هخامنشی و پیشاهخامنشی، به روشنی، دیده می‌شود. نویسنده این مقاله با هدف معرفی یکی از جنبه‌های فراموش‌شده هنر ایرانی در اروپا، با رویکرد توصیفی – تحلیلی و مطالعات اسنادی، در پی پاسخ‌گویی بدین پرسش‌ها است: آثار بازیافته از فترزفلده با استناد به کدام عناصر، از هنر ایران و میان‌رودان باستان متاثر شده و آن‌ها چگونه به هنر سکایی فترزفلده نفوذ کرده‌اند؟ این آثار شامل چند زین‌ابزار زرین، چند قطعه اسلحه و آرایه هستند که اشیای زرین یافته شده، دارای نقوش و طرح‌هایی از موجودات اساطیری و حیوانی و طرح‌های جالب توجه دیگر است. بررسی‌های به‌عمل آمده، گویای آن است که نقوش و طرح‌های موجود بر روی این آثار از خاستگاه مشترک برخوردار بوده و همگی، به‌طور دقیق، از هنر ایرانی و میان‌رودانی اثر پذیرفته و یا در این منطقه ساخته‌شده‌اند. از میان مناطق و شیوه‌های هنری متعدد، آثار هنری عصر مفرغ زاگرس بیش از همه به چشم می‌خورد که این امر با جریان نفوذ سکاها به آن منطقه در دوره مادها و وجود گورهای سکایی در آن‌جا مطابقت دارد.

Keywords