سیاست‌گذاری پیشرفت اقتصادی (Aug 2019)

رابطه بین جدول داده-ستانده چند منطقه‌ای و اقتصاد فضا در نظریه جدید جغرافیای اقتصادی( NEG)

  • علی اصغر بانویی,
  • افسانه شرکت,
  • بهاره فهیمی

DOI
https://doi.org/10.22051/edp.2019.25391.1201
Journal volume & issue
Vol. 7, no. 1
pp. 107 – 132

Abstract

Read online

مساله وجود عدم تعادل فضایی ، همواره کانون توجه برنامه‌ریزان، تحلیل‌گران و سیاست‌گذاران در ایران بوده است. در این مقاله، نشان می‌دهیم که یکی از وجوه واکاوی این مساله، توجه به ادغام فضایی فعالیت‌هادرون و بین منطقه‌ای به شکل خوشه‌ها و پیوندها است. در این چارچوب، مقاله حاضر دو هدف کلی را برجسته می‌کند: الف)‌ پایه‌های نظری رابطه بین ادغام فضایی فعالیت‌ها در چارچوب نظریه NEG[1]و ب) سنجش خوشه‌ها به عنوان نمادی از ادغام فعالیت‌ها در قالب الگوی داده- ستانده چند منطقه‌ای. جدول داده- ستانده 9 منطقه‌ در قالب 8 بخش اصلی اقتصادی[2] در سال 1390، مبنای تحلیل دو منطقه بزرگتر، یعنی منطقه 4 (استان‌های اصفهان، چهارمحال و بختیاری، خوزستان و فرامنطقه) و منطقه 6 (استان‌های تهران، قم و البرز)، حول سؤال محوری زیر قرار می‌گیرد: "آیا به­کارگیری پیوندها در قالب خوشه‌ها می‌تواند عدم تعادل فضایی ادغام بخش­های اقتصادی درون و بین منطقه‌ای را برجسته نماید؟ در پاسخ به این سؤال، 8 بخش اقتصادی (کشاورزی، معدن، ساخت کک، فرآورده‌های حاصل از تصفیه نفت، ساخت مواد شیمیایی و محصولات شیمیایی، فلزات اساسی، تأمین آب، برق و گاز طبیعی، ساختمان و خدمات)، مبنای تحلیل قرار می­گیرد. یافته‌های کلی نشان می‌دهند که اهمیت ادغام فضایی بخش‌های کشاورزی، معدن، ساخت کک، فرآورده‌های حاصل از تصفیه نفت، ساخت مواد شیمیایی و محصولات شیمیایی در منطقه 4 بیشتر از منطقه 6 است، حال آنکه ادغام فضایی بخش‌های خدمات، ساختمان و تأمین آب، برق و گاز طبیعی اهمیت بیشتری در منطقه 6 دارد. [1] . New Economic Geography [2]. به منظور سهولت در تحلیل نتایج، از 19 بخش اقتصادی، فقط ادغام فضایی 8 بخش اقتصادی مدنظر قرار گرفته است.

Keywords