مدیریت خاک و تولید پایدار (Nov 2021)

استفاده از رویکرد فازی-دلفی در ارزیابی تناسب‌ بخشی از اراضی هوراند برای گندم آبی

  • سمیرا رسولی,
  • حسین رضائی,
  • مسلم ثروتی,
  • علی اصغر جعفرزاده

DOI
https://doi.org/10.22069/ejsms.2021.18808.2010
Journal volume & issue
Vol. 11, no. 3
pp. 159 – 175

Abstract

Read online

چکیدهسابقه و هدف: ارزیابی تناسب اراضی از اقدامات بنیادین مدیریت پایدار هر منطقه می‌باشد. کاستی‌ها در روش‌های سنتی ارزیابی تناسب اراضی، توجه کاربران این عرصه را به استفاده از روش‌های هوش مصنوعی و تصمیم‌گیری چندمعیاره معطوف نموده است. انواع زیرمجموعه‌های روش‌های ذکرشده به‌تنهایی و یا در تلفیق با یکدیگر به‌منظور بالابردن دقت روش‌‌های ارزیابی، سهولت محاسبات و دست‌یابی به نتایج جنبی مفید تاکنون مورداستفاده قرار‌گرفته‌اند. روش فازی-دلفی رویکردی از روش‌های مورد بحث است که در این مطالعه ضمن بررسی توان اراضی منطقه هوراند در تولید گندم آبی، کارایی این روش تلفیقی نیز مورد سنجش قرار گرفته است. مواد و روش‌ها: در این مطالعه 662 هکتار از اراضی شهرستان هوراند در قالب 12 واحد اراضی انتخاب و پس از جمع‌آوری اطلاعات اقلیم، زمین‌نما و خاک، روش فازی-دلفی به‌منظور ارزیابی کیفی و کمّی تناسب اراضی برای گندم آبی مورد استفاده قرار گرفت. ارزیابی کیفی با تعیین شاخص اراضی و ارزیابی کمی برمبنای تولید پیش‌بینی‌شده محاسبه شده از تلفیق تولید پتانسیل حاصل از روش پهنه‌بندی اکولوژیکی-زراعی با شاخص خاک صورت گرفت. در این راستا گزینش و تعیین وزن فاکتورهای دخیل در ارزیابی براساس نظرات خبرگان با روش دلفی انجام و با استفاده از ضریب کندال مورد اعتبارسنجی قرار گرفت. طی فازی‌سازی ویژگی‌های اراضی با تابع عضویت کندل، ماتریس ویژگی‌ها تشکیل و با ماتریس وزن‌ها ترکیب شد که نتیجه آن تشکیل ماتریس تناسب بود. شاخص خاک و اراضی از غیرفازی‌سازی ماتریس تناسب به روش T نرم مثلثی حاصل و کلاس‌های تناسب با توجه به آن تعیین و پهنه‌های هر کلاس مشخص گردید. اعتبارسنجی رویکرد فازی-دلفی برمبنای آزمون‌های آماری مرسوم صورت گرفت. یافته‌ها: از مجموعه ویژگی‌های اراضی منطقه موردمطالعه با خاک‌های انتی‌سول و اینسپتی‌سول، 8 ویژگی (اقلیم، شیب، بافت، آهک، گچ، شوری، زهکشی و سیل‌گیری) براساس نظرات خبرگان به‌منظور ارزیابی تناسب اراضی انتخاب و ارزش‌گذاری شدند که از بین آن‌ها اقلیم بیشترین و گچ کمترین وزن را به ‌خود اختصاص دادند که صحت فرآیند توسط نرخ ناسازگاری 07/0 تأیید شد. نتایج ارزیابی‌های کیفی و کمّی تناسب کلاس‌های S1 تا S3 را برای تیپ بهره‌وری گندم آبی با محدودیت‌های شیب، شوری، بافت و گچ نشان داد. تفاوت کلاس واحد‌های اراضی در روش‌های کیفی و کمّی تنها در یک واحد اراضی مشاهده شد که در آن روش کمّی کلاس پایین‌تری داشت. طبق متوسط شاخص مدیریت 73/0، کلاس مدیریتی منطقه متوسط برآورد شد. مقادیر ضریب تبیین 91/0، خی‌دو 32/1، ریشه میانگین مربعات خطای 1/2 درصد و میانگین هندسی نسبت خطای 34/1در اعتبارسنجی روش فازی-دلفی حاصل شد. نتیجه‌گیری: ایفای نقش کاربران اصلی اراضی زراعی همراه با بازخورد کنترل شده نظرات آن‌ها در ارزش‌گذاری ویژگی‌های دخیل در ارزیابی تناسب اراضی همراه با امکان تلفیق وزن ویژگی‌ها با امتیازات آن‌ها و نیز در نظرگیری کلاس‌های تناسب بینابین اهم مزایای مدل مورد مطالعه نسبت به روش‌های سنتی ارزیابی تناسب شناخته شدند که رویکرد فازی-دلفی را با توجه به برآورد مناسب از توان اراضی منطقه به عنوان روشی مناسب معرفی نمودند. دقت و صحت آماری بررسی شده رویکرد مذکور هر چند با قدری بیش برآوردی، تأیید کننده قابلیت اعتماد به آن در ارزیابی تناسب اراضی است. در کنار یافته‌های اصلی تحقیق، نتایج یکسان ارزیابی کیفی و کمّی تناسب با رویکرد مورد بحث، امکان اولویت‌بندی رفع محدودیت‌ها براساس یافته‌های جنبی و نیز توجه به کلاس تناسب اراضی در کنار شاخص مدیریت برای برنامه‌ریزی مدیریت آتی اراضی مواردی هستند که می‌توانند برای محققین و کارشناسان اجرایی مفید باشند. با این حال پیشنهاد به اجرای این مدل نوین در عرصه‌های مختلف برای انواع تیپ‌های بهره‌وری به‌منظور کشف سایر قابلیت‌های مدل و توصیه به استفاده از آن در سطح کلان می‌باشد.

Keywords