روش شناسی علوم انسانی (May 2003)
لاکاتوش و معقولیّت معرفت علمى
Abstract
این مقاله بعد از مرورى کوتاه به زندگى ایمره لاکاتوش، به طرح و معرفى نظریه ى معقولیت وى مى پردازد. لاکاتوش روش شناسى را به مثابه یک نظریه ى معقولیت مى داند. بنابراین روش شناسىِ معرفت علمىِ وى، نظریه اى براى معقولیت معرفت علمى محسوب مى شود. بعد از بررسى اجمالى مفهوم معقولیت، مرورى تاریخى به زمینه ها و چگونگى نهادینه شدن «معقولیت معرفت علمى» و نقش روش هاى علم در تحقق این امر داشته و سپس به اختصار به علل تقلیل اهمیت معقولیت معرفت علمى پرداخته مى شود. لاکاتوش که دیدگاه نامعقول گرایى و شک گرایى را به دیده ى خوف و هراس مى نگرد، درصدد تدوین نظریه ى معقولیتى است که مشکلات روش شناسى هاى قبلى را نداشته باشد و به شک گرایى منجر نشود. او روش شناسى اش را به گونه اى تدوین مى کند که از یکسو نگاهى به تاریخ علم داشته باشد و از سوى دیگر، راهى براى پیشرفت علم بگشاید. او روش شناسى برنامه هاى پژوهش علمى را بسط مى دهد که در این جا به اختصار به همراه مبانى پاپرى این روش شناسى، ساختار، اجزا و ویژگى هاى آن و هم چنین ملاک هاى ترجیح نظریات و برنامه هاى پژوهشى به رقبایشان مورد بررسى قرار مى گیرد. لاکاتوش تلاش مى کند با ارائه ى ملاک هاى دقیق براى ارزیابى نظریات و برنامه هاى پژوهشى، نظریه ى معقولیتِ بى عیب و نقصى ارائه دهد. او براى ارزیابى روش شناسى ها، یک فرارَوش شناسى ارائه مى دهد که براساس آن، سایر نظریات معقولیت یا روش شناسى ها را ارزیابى کند. او در نهایت به این نتیجه مى رسد که روش شناسى برنامه هاى پژوهشى علمىِ وى برترین روش شناسى موجود است و مى تواند ما را از خطر شک گرایى برهاند