زبان پژوهی (Aug 2018)

از گرهی نقشی تا ساخت مجهول

  • احمدرضا شریفی پورشیرازی

DOI
https://doi.org/10.22051/jlr.2017.13375.1260
Journal volume & issue
Vol. 10, no. 27
pp. 201 – 221

Abstract

Read online

پژوهش حاضر به بررسی چگونگی شکل ­گیری جمله ­های مجهول در زبان فارسی، بر پایة نظریة پادتقارن­ پویا (Moro, 2000) و با روش کیفی می‌پردازد تا عامل به وجود آمدن این جمله‌ها را از دیدگاهی متفاوت مورد بررسی قرار داده و تبیین نماید. در این مقاله نشان داده می‌شود آن‌چه­ به ساخت مجهول معروف است، فرآوردة‌ جانبیِ گرهی نقشی، با عنوان گرة جهت با مشخصة [مجهول] است. گرة جهت، یک گروه کُنادی را به عنوان متمم خود انتخاب کرده و مشخصة [ف. تصریفِ] گروهِ فعلی سبک را به صورت مجهول، ارزش‌دار می­کند. در صورتی که این گره، با یکی از فعل‌های شدن، گشتن، آمدن و رفتن، پُر شده باشد؛ فعل به صورت اسم مفعول بازنمود می­یابد. بر این مبنا، فعل «شدن» نمی­تواند عامل مؤثری در شکل­گیری یا عدمِ شکل­گیری جمله‌های مجهول به شمار آید، بلکه این فعل، صرفاً یک نمود آوایی است برای گرهی نقشی با مشخصة [مجهول]. همچنین با توسل به فرضیة یوتا، نشان‌ می‌دهیم که حضور کنش‌گر در جمله‌های مجهول از آن­جا ناشی می‌شود که یگ گروه حرفِ­ تعریف در جایگاه مشخص‌گر گروه فعلیِ ­سبک و پیش از ادغام آن گروه فعلی با گروه کُنادی، ادغام شده‌است.

Keywords