زبان پژوهی (Mar 2024)
گسترش معنایی مزهواژهها در گلستان سعدی در چارچوب معناشناسی شناختی
Abstract
ادراک حسی از محیط پیرامون میتواند نقش مهمی در شناخت و شیوة مفهومسازی انسان از رخدادهای جهان خارج داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سازوکارهای مفهومی و معیارهای برونزبانی در برداشت معانی مجازی از مزهواژهها درگلستان سعدی انجام شدهاست. دادههای این مقاله، از بیتها و جملههای گلستان سعدی که دربردارندة مزهواژههای شیرین، تلخ، ترش، شور، تند و نمکین هستند، استخراج شده و در چارچوب معناشناسی شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. یافتههای بهدستآمده از تحلیل دادهها نشان میدهد که کاربرد مجازی مزهواژهها در حوزههای شخصیت، اخلاقیات و عواطف، اغلب مبتنی بر سازوکارهای مجاز و استعارة مفهومی هستند که بر پایة تجربة بدنمند ما از محیط پیرامون و کاربرد پیاپی پارهگفتههای چشایی شکل میگیرند. تجربههای خوشایند مربوط به چشیدن شیرینی، تجربة ناخوشایند ناشی از مصرف مواد تلخ، چین و چروک چهره بعد از چشیدن مواد غذایی ترش، تغییر حالات عاطفی در اثر خارش و گرمای ناشی از مصرف مواد غذایی تند و زیان ناشی از وجود نمک زیاد در آب از نمونه تجربیات بدنمند ما هستند که پس از گذشتن از صافی فرهنگ، در نگاشت میان مزهواژهها و ویژگیهای شخصیتی به کار میروند. از این رو، اغلب معانی مجازی برداشتشده از مزهواژة شیرین خوشایند است؛ ولی مزهواژههای ترش، تلخ، شور و تند غالباً معانی ناخوشایند و احساسات منفی را مفهومسازی میکنند. یافتههای این پژوهش، همسو با پژوهشهای اخیر در حوزه ادراک حسی، بر نقشِ بدنمندی معنا، نشانههای بافتی، کاربرد زبان و دانش دایرهالمعارفی ما در برداشت معنای مجازی از مزهواژهها در گلستان سعدی تأکید میکند.
Keywords