زبان و ادب فارسی (Mar 2022)
بررسی نقش همدلی و تاثیر آن بر خواننده در رمان بعد از پایان فریبا وفی
Abstract
احساس یکی از ویژگیهای مشترک بین شخصیتهای داستانی و افراد واقعی است. نحوه و میزان بازنمایی احساس در روایت بر سطح ارتباط خوانندگان با دنیای داستان یا مشارکت آنها در رویدادها و موقعیتهای داستانی و نیز تفسیر آنها از معنای متن تاثیر میگذارد. در داستانهای واقعگرا، احساس نقش تعیین کنندهای در شخصیتپردازی روایت دارد. بعد از پایان نوشتهی فریبا وفی یکی از این نمونههاست. طرح داستان در روایت وفی در درجهی اول بر اساس نقش حس صمیمیت یا همدلی در چگونگی آغاز و پایان پیوندهای دوستی میان شخصیتهای اصلی است. با استفاده از روش روایتگری گذشتهنگر، رمان وفی فرایند دروننگری راوی نسبت به دلایلگسست رابطهاش با دوستی قدیمی را روایت میکند. بنابراین، روایت راویِ اول شخص مفرد در رمان وفی را میتوان حکایت راوی از سِیر دگرگونی حسها و نگرشهای او نسبت به رابطهای در گذشتهاش دانست. با استفاده از رویکرد بینارشتهای احساس و روایت، که از زیرشاخههای روایتشناسی پساکلاسیک است، جستار حاضر تلاش کرده است به بررسی و تحلیل نقش احساس در بعد از پایان بپردازد و به این نتیجه دست یافته است که پیرنگ رمان وفی بر بازنمایی حسهای شبهانسانی همچون حس صمیمیت یا همدلی استوار است. این ویژگیِ آشنا در بعد از پایان مؤید و بسط دهندۀ همدلی خواننده با سرگذشت دو شخصیت محوری و نیز سبب افزایش تاثیر رواییِ آن بر خواننده از طریق تسهیل ارتباط نزدیکتر او با رویدادها و موقعیتهای دنیای داستان میشود.
Keywords