پژوهشنامه فلسفه دین (Nov 2024)

بررسی انتقادی رابطۀ عقل و جنبۀ عاطفی ایمان از منظر جان کاتینگهام

  • مهدی خیاط زاده

DOI
https://doi.org/10.30497/prr.2024.244044.1813
Journal volume & issue
Vol. 22, no. 2
pp. 43 – 64

Abstract

Read online

جان کاتینگهام، فیلسوف معاصر انگلیسی، توجه به ساحت عاطفی ایمان را از دو جهت ضروری می‌داند: تأثیر ساحت عاطفی در تحول انسانی و تبیین مسئله شر، و توجه به زبان دین و کارکرد آن در مسائل فلسفی. از نظر وی تحول یک فرآیند اجباری نیست و از طریق پذیرش درونی حاصل می‌شود، ولی این پذیرش با صرف شنیدن استدلال‌های عقلی حاصل نمی‌گردد، بلکه پاسخی از مجموع جنبه‌های فکری، عاطفی، اخلاقی و معنوی یک فرد است. کاتینگهام مسئله شر را نیازمند تبیین عاطفی در قالب نظریه جهان مبتنی بر مشیت و عشق الهی می‌داند. وی همچنین معتقد است باورهای دینی دارای محتوای گزاره‌ای و شناختی هستند، ولی این محتوا در لایه‌هایی از استعاره‌های مجازی و ادبی و به صورت زبان نمادین بیان شده، و کشف و استخراج آن از این لایه‌ها روش مختص به خود را می‌طلبد. بر این اساس، تحلیل تحت‌اللفظی این عبارات باعث سوءفهم از آن‌ها می‌شود. توجه به ساحت عاطفی در تحول انسانی نکته‌ای ارزشمند است، ولی تضعیف ساحت عقلانی در این زمینه در نهایت به نفع دین‌داری نیست و این از نقاط ضعف مهم کار فکری کاتینگهام است. ناظر به تبیین عاطفی از مسئله شر، تعمیم آن درباره همه انسان‌ها، خصوصاً انبیای الهی، صحیح نیست. همچنین تمامی مضامین دینی را نمی‌توان با زبان نمادین فهم کرد، بلکه دین مشتمل بر گزاره‌های متعددی است که بسیاری از آن‌ها دارای معنایی تحت‌اللفظی هستند.

Keywords