Journal of Mashhad Dental School (Mar 2018)

بیان ایمونوهیستوشیمیایی مارکر CD44 در لیکن پلان، دیسپلازی اپیتلیالی و کارسینوم سلول سنگفرشی دهان

  • فاطمه عصاره,
  • شیوا شیروانی

DOI
https://doi.org/10.22038/jmds.2018.10337
Journal volume & issue
Vol. 42, no. 1
pp. 66 – 59

Abstract

Read online

مقدمه: یک گلیکوپروتئین غشایی در اتصالات سلولی است که در سطح سلولهای مختلفی یافت می­شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه میان در لیکن پلان اروزیو، دیسپلازی اپیتلیالی و کارسینوم سلول سنگفرشی دهان (OSCC) به منظور مقایسه بیان این مارکر در یک ضایعه با احتمال پیش­بدخیمی، یک ضایعه پیش­بدخیم و یک بدخیمی بود. مواد و روشها: در این مطالعه ­توصیفی-تحلیلی، رنگ‌آمیزی ایمونوهیستوشیمیایی در10 نمونه لیکن پلان اروزیو (بدون دیسپلازی)، 5 مورد دیسپلازی و 20 نمونه OSCC به روش استاندارد Envision انجام شد. سپس شدت و وسعت رنگ­پذیری CD44 و ضخامت اپیتلیوم رنگ گرفته، مورد مطالعه قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون کروسکال-والیس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: 60% نمونه­های OSCC رنگ­پذیری متوسط به صورت غشایی و سیتوپلاسمی داشتند و بیش از 3/2 اپیتلیوم، رنگ گرفته بود. در همه­ نمونه­های لیکن­پلان، رنگ­پذیری متوسط و شدید و بیشتر غشایی مشاهده شد.3/2 ضخامت اپیتلیوم در همه این نمونه­ها رنگ گرفت. رنگ­پذیری در موارد دیسپلازی اپیتلیالی با افزایش شدت دیسپلازی، کاهش پیدا کرد و از الگوی رنگ­پذیری غشایی، به سیتوپلاسمی و غشایی تغییر پیدا کرد. در 80% موارد دیسپلازی اپیتلیالی، 3/2 اپیتلیوم رنگ گرفته بود. با مقایسه میزان رنگ­پذیری و در نظر گرفتن وسعت و شدت رنگ­پذیری و همچنین ضخامت اپیتلیوم رنگ گرفته در لیکن­پلان، دیسپلازی و SCC مشاهده شد که اختلاف معنی­داری بین هیچ یک از گروهها وجود نداشت. (P-value>0.05) نتیجه‌گیری: بیان CD44 در لیکن­پلان اروزیو، دیسپلازی و OSCC تفاوت آماری معنی­داری نداشت و این پروتئین احتمالا نمی­تواند مارکر مناسبی جهت تأیید پیش­بدخیم بودن لیکن پلان اروزیو و یا پیش­بینی تهاجم در ضایعات پیش­بدخیم و OSCC باشد.

Keywords