اطلاعات جغرافیایی (Oct 2013)
مفهوم آستانه ها در ژئومورفولوژی
Abstract
یکی از موضوعات محوری در مطالعات ژئومورفولوژیک، بررسی چگونگی روند تغییرات در اشکال سطح زمین است. امروزه ماهیت مطالعات ژئومورفولوژی را تبیین و تحلیل فرم و فرایندهای ژئومورفیک موجود در سطح زمین تشکیل میدهد. این موضوع حاکی از حاکمیت دیدگاه سیستمی بر این علم است. در دیدگاه سیستمی تحلیلهای ژئومورفیک براساس رابطهی میان فرم و فرایند صورت میگیرد. آستانههای ژئومورفیک به این علت که شرایط مرزی در وقوع تغییرات را نشان میدهند و نیز به منظور درک تغییرات زمانی، یکی از مفاهیم اساسی در تئوری سیستمی است، از اهمیت قابل توجهی در ژئومورفولوژی برخوردار است. این مقاله که مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و استخراج مفاهیم نظری و کاربردی در حیطهی آستانهها و تعادل در راستای تحلیلهای سیستمی با بهرهگیری از منابع متعدد فارسی و لاتین است،تلاش دارد آستانهها و طبقهبندی آنها در ژئومورفولوژی را مورد مطالعه قرار دهد. همچنین، در ادامه نمونههایی از مسائل ژئومورفولوژی مانند فرسایش خندقی، سیستمهای مخروط افکنهای و رودخانهای به منظور درک بهتر موضوع، مورد بررسی اجمالی قرار میگیرد. نتایج نشان میدهد آستانههای ژئومورفیک به عنوان جدا کنندهی حالتهای متفاوت یک سیستم از یکدیگر قابل شناسایی است. در واقع با وقوع آستانه، فرایندهای حاکم بر سیستمهای ژئومورفیک تغییر پیدا میکند. این مفهوم اساساً بیان کنندهی شرایطی است که عملکرد یک فرایند درصدد رسیدن یک سیستم به تعادل جدید است. از نظر «شیوم» آستانههای ژئومورفیک به دو دستهی 1) درونی؛ که مربوط به درون یک سیستم ژئومورفیک است و 2)بیرونی؛ که تحت تأثیر متغیرهای بیرونی مانند تغییرات اقلیمی و تکتونیکی و ... قرار دارد طبقهبندی شده است.