مدیریت و برنامه‌ریزی در نظام‌های آموزشی (Jun 2020)

ظرفیت نظریه میدان برای توسعۀ الگوهای تحلیلی در عرصۀ آموزش عالی زمینه توسعه الگو: منش‌یابی اعضای هیأت علمی در قبال طیف‌های تحصیلی

  • احمد نامنی,
  • محمد فتحیان بروجنی,
  • مهدی دانا طوسی

DOI
https://doi.org/10.29252/mpes.13.1.283
Journal volume & issue
Vol. 13, no. 1
pp. 283 – 314

Abstract

Read online

هدف: معرفی ظرفیت بالای نظریۀ میدان برای توسعۀ الگوهای مفهومی و تحلیلی در عرصۀ آموزش عالی بوده است. در این راستا تلاش گردیده با بهره‌گیری از چهارچوب روش‌شناختی پیر بوردیو، یک پژوهش دو سطحی انجام شود. این دو سطح عبارت بوده‌اند از: الف- توسعۀ یک الگوی تشخیصی (مفهومی- تحلیلی) برای شناسائی منش (عادت واره) اعضای هیأت علمی در قبال تفاوت‌های یادگیری دانشجویان (پژوهش سطح اول). ب- اجرای الگو (پژوهش سطح دوم).مواد و روش‌ها: روش پژوهش در سطح اول،‌ نظریه‌پردازی در چهارچوب نظریه میدان و در سطح دوم از نوع پیمایشی بوده است. جامعۀ آماری پژوهش در سطح دوم تحقیق، شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه‌های علم و صنعت ایران، علم و فناوری مازندران و صنعتی اراک، مجموعاً 480 نفر بوده است. اعتبارسنجی الگو از طریق مصاحبه با خبرگان به صورت حضوری (نیمه ساختاریافته) و پیمایش نظر اعضای جامعۀ آماری در مورد سؤالات پژوهش از طریق پرسشنامه صورت پذیرفته است. پاسخ‌های دریافتی با مقیاس افتراق معنائی، مورد تحلیل قرار گرفته‌اند.یافته‌ها: طبق مدل حاصل از پژوهش، منش هر عضو هیأت علمی در قبال تفاوت‌های یادگیری با سنجش نگرش وی در دو بُعد؛ "اعتقاد به تفاوت در نیازهای آموزشی" و "تمایل نسبی به حمایت از طیف میانی، ممتاز یا ضعیف"، قابل مدلسازی است. بر این اساس، می‌توان اعضای هیأت علمی را به سه گروه "یکسان‌نگر"، "ممتازگرا" و "ضعیف‌گرا" طبقه‌بندی نمود.بحث و نتیجه‌گیری: موفقیت در توسعه و کاربرد یک مدل مفهومی-تحلیلی تحت پارادایم نظریۀ میدان در این پژوهش نشان داد که چهارچوب روش شناختی بوردیو در عرصۀ نهادهای آموزش عالی (دانشگاه‌ها) هم‌چون دیگر عرصه‌های اجتماعی از ظرفیت بالائی برای مدلسازی‌های رفتاری- اجتماعی برخوردار است. پیام این مقاله به نظریه‌پردازان و دانشجویان دکتری حوزۀ علوم تربیتی این است که می‌توان به جای استفاده از روش‌شناختی سازمان و رفتار سازمانی، با بهره‌گیری از روش‌شناختی نظریۀ میدان، در عرصۀ آموزش عالی به شیوه نوینی از الگوپردازی برای تحلیل رفتارها و وقایع اجتماعی پرداخت. هم‌چنین به لحاظ اجرایی می‌توان بکارگیری مدل پیشنهادی این مقاله در شناخت منش اعضای هیأت علمی در قبال تفاوت‌های یادگیری را به پژوهشگران کاربردی و دانشجویان کارشناسی ارشد توصیه نمود.

Keywords