زبان پژوهی (Apr 2023)

نظام شناختیِ مفهوم ترس در فارسی و عربی

  • سمیه محمدی,
  • صلاح الدین عبدی

DOI
https://doi.org/10.22051/jlr.2022.38753.2121
Journal volume & issue
Vol. 15, no. 46
pp. 187 – 212

Abstract

Read online

در پژوهش حاضر، استعاره شناختی را به عنوان ابزاری مؤثر برای تحلیل زبان که یکی از نمودهای ذهن است، به کار می­گیریم. در استعاره شناختی، بخشی از ویژگی‌های یک مفهوم فیزیکی­ بر بخشی از ویژگی‌های یک مفهوم انتزاعی ­تر منطبق می­گردد و زمینه درک و بیان آن را فراهم می­سازد. روش انجام این پژوهش، تحلیلی- معناشناختی است و مفهوم ترس در چارچوب نظریه اصلاح ­شده کوچش (Kövecses, 2020) مورد بررسی قرار می­گیرد. وی بر این باور است که بسیاری از استعاره­ها بر مبنای ملاحظات فرهنگی پدید می­آیند و نه لزوماً بر اساس تجارب جسمانی مانند عامل ترس، تصور کردنِ بسیاری از پدیده­ها و رویدادهایی که بدیُمن انگاشته شده ­اند. اهمیت پژوهش حاضر، شناساییِ نظام شناختیِ عبارت‌های گسترده و به ظاهر پراکندة متضمنِ مفهوم ترس است و سعی برآن بوده که نظم نهفته در پسِ ده­ها عبارت، در ساختار به هم مرتبطِ شناختی، توصیف گردد. بررسی منتخبی از رایج ­ترین عبارت­های شناختیِ زبان­های فارسی و عربی­، نشان می­دهد که بسیاری از جنبه ­های مفهوم ترس در این دو زبان، مشترک و برخی دیگر مختلف است. داده­های فرهنگ­ بنیاد این پژوهش، عمدتاً جزء استعاره­های متجانس­اند؛ یعنی هر دو زبان از استعاره­های مشترک در سطح عام استفاده نموده،­ سپس اطلاعات شناختی فرهنگی خود را به آن افزوده و استعاره­های خاص زبانی به ­وجود آورده­اند. برای نمونه، استعارة «ترس، انجماد سیال درون ظرف است» در زبان عربی، استعارة عامِ (ترس سرما است) را انتخاب و عبارت فرهنگ ­بنیادِ (خوف یجمد الدم فی العروق) را به وجود آورده‌است، در حالی که در فارسی غالبا انجماد خود ظرف است که نمود زبانی دارد (تنم یخ کرد).

Keywords