زبان پژوهی (Apr 2023)
نظام شناختیِ مفهوم ترس در فارسی و عربی
Abstract
در پژوهش حاضر، استعاره شناختی را به عنوان ابزاری مؤثر برای تحلیل زبان که یکی از نمودهای ذهن است، به کار میگیریم. در استعاره شناختی، بخشی از ویژگیهای یک مفهوم فیزیکی بر بخشی از ویژگیهای یک مفهوم انتزاعی تر منطبق میگردد و زمینه درک و بیان آن را فراهم میسازد. روش انجام این پژوهش، تحلیلی- معناشناختی است و مفهوم ترس در چارچوب نظریه اصلاح شده کوچش (Kövecses, 2020) مورد بررسی قرار میگیرد. وی بر این باور است که بسیاری از استعارهها بر مبنای ملاحظات فرهنگی پدید میآیند و نه لزوماً بر اساس تجارب جسمانی مانند عامل ترس، تصور کردنِ بسیاری از پدیدهها و رویدادهایی که بدیُمن انگاشته شده اند. اهمیت پژوهش حاضر، شناساییِ نظام شناختیِ عبارتهای گسترده و به ظاهر پراکندة متضمنِ مفهوم ترس است و سعی برآن بوده که نظم نهفته در پسِ دهها عبارت، در ساختار به هم مرتبطِ شناختی، توصیف گردد. بررسی منتخبی از رایج ترین عبارتهای شناختیِ زبانهای فارسی و عربی، نشان میدهد که بسیاری از جنبه های مفهوم ترس در این دو زبان، مشترک و برخی دیگر مختلف است. دادههای فرهنگ بنیاد این پژوهش، عمدتاً جزء استعارههای متجانساند؛ یعنی هر دو زبان از استعارههای مشترک در سطح عام استفاده نموده، سپس اطلاعات شناختی فرهنگی خود را به آن افزوده و استعارههای خاص زبانی به وجود آوردهاند. برای نمونه، استعارة «ترس، انجماد سیال درون ظرف است» در زبان عربی، استعارة عامِ (ترس سرما است) را انتخاب و عبارت فرهنگ بنیادِ (خوف یجمد الدم فی العروق) را به وجود آوردهاست، در حالی که در فارسی غالبا انجماد خود ظرف است که نمود زبانی دارد (تنم یخ کرد).
Keywords