تاریخ ادبیات (Feb 2018)
نقش ترجمه در میراث نوشتاری تصوّف ایران (با تکیه بر دو ترجمة کتاب عوارفالمعارف)
Abstract
فنّ ترجمه در بنای فرهنگهای بشری تأثیری غیر قابل انکار داشته است، تا بدانجا که برخی ترجمه را عامل اصلی رنسانس اسلامی در سدة چهارم و رنسانس اروپایی در سدة شانزدهم میدانند. بدون تردید ترجمه در شکلگیری و رشد و بالش نثر عرفانی در زبان فارسی سخت مؤثر بوده است؛ بهویژه در تألیف و تدوین متون متمکّن نثر عرفانی که با ترجمة شرح التّعرف آغاز شد. چند متن متمکّن و سازمانی هستند که پیوسته مورد عنایت صوفیان بودهاند. همین اقبال بدانها موجب شده که دو نوع ترجمة کاملاً آزاد و فرآوریشده در حدّ تألیف از آنها انجام پذیرد. یکی از آنها رسالة قشیریه است و دیگری کتاب عوارفالمعارف سهروردی است که از همان زمان حیات نویسنده سخت مورد اقبال قرار گرفته و چندین ترجمه و تعلیقه بر آن نوشته شده است. در مقال حاضر به معرفی و مقایسة دو ترجمة مهم که یکی ترجمهای نسبتاً آزاد است، لیک اگر از برخی کاستیها و افزودههای آن چشم بپوشیم همچنان وفادار به اصل عربی بوده است و آن ترجمة اسماعیل بن عبدالمؤمن اصفهانی است و دیگر ترجمهای که قدما از آن در ذیل عوارفالمعارف به عنوان ترجمة آن یاد کردهاند، ولی مصحّح کتاب، آن را تألیفی مستقل میشمارد و آن مصباحالهدایة و مفتاح الکفایة است. پس از اشارت به اهمیّت فنّ ترجمه و انواع آن و معرفی اصل کتاب عوارفالمعارف و مؤلف آن، و معرفی مختصر دو ترجمة مورد بحث، به مقایسه و نتیجهگیری در این باره پرداختهایم.
Keywords