مطالعات مدیریت ورزشی (Jan 2020)

توسعة مدل عشق به برندهای ورزشی درمیان مصرف‌کنندگان ایرانی با استفاده از تحلیل‌های کیفی و کمّی

  • سمیه علی نژاد,
  • مسعود کیماسی,
  • محمدعلی شاه حسینی

DOI
https://doi.org/10.22089/smrj.2019.7680.2653
Journal volume & issue
Vol. 11, no. 58
pp. 243 – 268

Abstract

Read online

هدف از انجام پژوهش حاضر، توسعه و آزمون چارچوبی برای شناسایی ابعاد سنجش عشق به برندهای ورزشی، شناسایی متغیرهای مؤثر در ابعاد عشق به برندهای ورزشی و شناسایی متغیرهای تأثیرپذیر از ابعاد عشق به برندهای ورزشی درمیان مصرف‌کنندگان ایرانی بود. در این پژوهش، از روش‌های پژوهش آمیخته استفاده شد. برای توسعة چارچوب عشق به برندهای ورزشی، از روش کیفی ازنوع نظریة داده‌بنیاد، ابزار مصاحبه و تکنیک تحلیل تم استفاده شده است. سپس، برای آزمون مدل روش کمّی با استفاده از پرسش‌نامة استخراج‌شده از داده‌های کیفی و روش تحلیل عامل تأییدی به‌کار برده ‌شد. نتایج حاصل از تحلیل کیفی نشان داد که ساختار عشق به برندهای ورزشی درمیان مصرف‌کنندگان ایرانی، به‌واسطة 14 بعد (اعتماد، ابراز علاقه، ادراک‌های عملکردی، آرزو و رؤیا، جذابیت، خاطره‌ها و لحظه‌ها، خودسازگاری، رضایت، زیبایی، صمیمیت، لذت، مدت‌ زمان رابطه، منحصربه‌فرد بودن و وابستگی) سنجیده می‌شود. هویت برند، اعتماد به برند و تصویر برند به‌عنوان پیشایندهای عشق به برندهای ورزشی و تعهد به برند، وفاداری به برند، تبلیغات شفاهی و میل به پرداخت اضافه‌بها، به‌عنوان پیامدهای عشق به برندهای ورزشی شناخته ‌شده‌اند. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل کمّی بیانگر رابطة قوی بین پیشایندهای عشق به برندهای ورزشی، ابعاد آن و پیامدهایش بود. لذا می‌توان نتیجه‌گیری کرد که عشق به برند در نمونه آماری حاضر بیشتر در خصوص ادراکات عملکردی این محصولات مستتر است و همچنین رضایت از برند در این نوع محصولات بیشترین میزان تاثیر را بر ایجاد عشق به برند دارد که خود از توجه به گزینه‌هایی چون کیفیت محصولات، خدمات پس از فروش و آموزش مناسب کارکنان ایجاد می‌گردد.

Keywords