پژوهش ادبیات معاصر جهان (Aug 2021)
تقابل فرد و جامعه: رد پای ژان ژاک روسو در رمان بیگانة آلبر کامو
Abstract
آلبر کامو، رمان بیگانه را در سال 1942 بهچاپ رسانید. بیشتر منتقدان ادبی، این رمان را نمایش ادبی فلسفة آبسورد میدانند که پیش از آن در رسالة فلسفی اسطورة سیزیف عرضه شده بود، اما بعدها و برای چاپ ترجمة انگلیسی این رمان، نویسنده مقدمهای نوشت و در آن بهپارهای شبهات در بارة شخصیت داستان پاسخ گفت. اهمیت این مقدمه در آن است که در مییابیم که هستة اصلی رمان را تقابل میان فرد و اجتماع شکل میدهد. این موضوع در نوشتههای متفکران پیش از کامو هم بهچشم میخورد. شاید بارزترین و پر معناترین کوشش برای برجستهسازی این واقعیت را در اندیشه ژان ژاک روسو بیابیم که انسان طبیعی را در تقابل با جامعة متمدن اخلاقی قرار میدهد. مقالة حاضر بر آن است تا نشان دهد که میان انسان طبیعی روسو و شخصیت اصلی رمان بیگانه، شباهتهای بسیاری وجود دارد، هرچند کامو هرگز اشارهای بهاین شباهتها و یا تاثیرات نکرده است، اما میتوان در رمان او حضور فیلسوف سدة 18 فرانسه را آشکارا دریافت.
Keywords