سیاست‌گذاری پیشرفت اقتصادی (Aug 2016)

بررسی قابلیت پیش‌بینی تولید کل و بخشی درالگوهای داده-ستانده؛ با تأکید بر بخش‌های بلوغ یافته

  • زیبا اقتصادی منقوطای,
  • علی اصغر بانوئی,
  • پریسا مهاجری

DOI
https://doi.org/10.22051/edp.2017.13243.1067
Journal volume & issue
Vol. 4, no. 2
pp. 9 – 38

Abstract

Read online

پیش‌بینی متغیرها یکی از وظایف اصلی و مهم علوم مختلف از جمله اقتصاد می­باشد. به لحاظ روش‌شناسی، مطالعات خارجی انجام شده، در خصوص پیش‌بینی تولید از الگوهای داده- ستانده تقاضامحور لئونتیف (LDM)[1] و عرضه‌محور گش (GSM)[2] استفاده می‌گردد. در زمینه پیش‌بینی تولید بخش‌های اقتصادی، توجه به ماهیت بخش‌ها از منظر بلوغ‌یافته[3] و کمتر بلوغ‌یافته[4] حائز اهمیت است. در این مقاله، پیش­بینی تولید برای دو دوره زمانی محاسبه شده است. اول، پیش‌بینی تولید سال 1378 بر مبنای ساختار تولید سال 1367، که نمایانگر دوره پایان جنگ و شروع بازسازی در اقتصاد است و دوم،پیش‌بینی تولید سال 1383 بر مبنای ساختار تولید سال 1378، که دوره بعد از بازسازی در اقتصاد را متصور است. در ادامه، بر مبنای دو دوره زمانی مطرح شده، خطای پیش‌بینی تولید کل و بخش‌های اقتصادی بویژه بخش‌های بلوغ‌یافته در الگوهای داده- ستانده با به‌کارگیری معیار میانگین قدرمطلق انحراف (MAD)[5] مورد سنجش قرار گرفته است. یافته‌های مقاله حاکی از آن است که نخست، بر مبنای دو دوره زمانی مطرح شده، الگوی لئونتیف خطای پیش‌بینی کمتری را برای تولید کل ارائه می‌کند و از قابلیت پیش‌بینی بهتری نسبت به الگوی گش برخوردار است. دوم آنکه، در دوره پایان جنگ و شروع بازسازی، از بین بخش‌های کشاورزی، ساختمان و معدن، الگوی گش فقط برای بخش معدن، خطای پیش‌بینی کمتری را نسبت به الگوی لئونتیف ارائه دارد؛ لذا در ایران تنها بخش معدن، بخش بلوغ‌یافته است و بخش‌های کشاورزی و ساختمان، بخش‌های کمتر بلوغ‌یافته تلقی می‌شوند.

Keywords