Pizhūhish/hā-yi Rūstāyī (Feb 2021)
تأثیر اقلیم بر سازمان فضایی مسکن روستایی بر اساس نظریه نحو فضا (مورد مطالعه: روستاهای استان آذربایجان شرقی)
Abstract
مساکن روستایی جدید به سرعت درحال تغییر چهره دادن و شبیه شدن به معماری شهری هستند. دراین روند تنوع اقلیمی حاکم بر سطح مناطق مختلف نادیده گرفته شده و عموماً مساکن روستایی با سازمان فضایی یکسان برای مناطق اقلیمی متنوع ساخته میشود. هدف از این پژوهش، شناخت سازمان فضایی مسکن روستایی استان آذربایجانشرقی بر اساس تنوع اقلیمی حاکم بر این استان است. در پژوهش اخیر از روش تحلیلی نحو فضایی (چیدمان فضایی)، به منظور بررسی سازمان فضایی مسکن روستایی استفاده شده است. برای انتخاب نمونههای مورد بررسی، ابتدا روستاهای مورد مطالعه بر مبنای پهنهبندی اقلیمی استان به روش خوشهای به تعداد 9 مورد گزینش شده و سپس تمام خانههای بومی موجود در روستاهای منتخب مورد برداشت دقیق میدانی قرار گرفتهاند. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از مطالعات میدانی این خانهها به وسیله نرمافزار «دپت مپ» و «ای-گراف» بوده است. برخلاف تصور رایج مبنی بر حضور همزمان سه الگوی فضای باز، نیمه باز و پوشیده در مساکن روستایی استان، الگوی حاکم بر ارتباط فضایی خانههای روستایی استان از ترکیب فضاهای باز و پوشیده تشکیلشدهاست که به ندرت و با معتدل شدن شرایط اقلیمی در برخی از مناطق خاص، الگوی فضای نیمهباز به این سازمان افزوده میشود. شرایط اقلیمی بیشترین تاثیر را بر روی مولفه همپیوندی و عمق فضایی مساکن روستایی داشته است به طوری که گونههای مساکن روستایی از منظر میزان عمق و اندازه همپیوندی به شرایط اقلیمی مختلف پاسخ میدهند. همچنین کمترین تأثیر شرایط اقلیمی مربوط به مؤلفه عرصهبندی خانههای روستایی است که سلسله مراتب استقرار فضاهای مختلف در آنها تقریباً در سراسر استان یکسان است.
Keywords