پژوهش های علوم و فناوری چوب و جنگل (May 2021)
نقش برشهای بهداشتی در کنترل خشکیدگی بلوط ایرانی (مطالعه موردی، فاز دوم، زاگرس، ایلام، ملهسیاه)
Abstract
سابقه و هدف: حوزه رویشی نیمه خشک زاگرس به عنوان دومین منبع زیتوده جنگلی ایران اهمیت زیستمحیطی ویژهای دارد. در طول دهههای گذشته توان بومشناختی این منطقه در اثر فشار شدید انسان ضعیف شده و درختان جنگلی آن نیز در دو دهه اخیر تحت تاثیر استرس خشکسالی و حمله آفات چوبخوار و قارچ ذغالی در حال زوال میباشند. از آنجا که مبارزه شیمیایی در بومسازگانها شرایط طبیعی را بیشتر دچار اختلال کرده و مبارزه بیولوژیک نیز نیازمند اجرای تحقیقات طولانیمدت است، بنابراین در شرایط حال، اعمال برشهای بهداشتی مهمترین راهکار کنترل زوال جنگلهای زاگرس محسوب میشود. در منابع علمی متعدد، نقش مثبت سرشاخهزنی و هرس درختان در کنترل آفات و امراض گزارش شده است. این مقاله، نتایج فاز دوم پژوهشی است که به بررسی شیوه مناسب برش بهداشتی در جنگلهای حوزه رویشی زاگرس در دوره چهار ساله دوم پرداخته است. هدف بررسی نقش پنج تیمار قطع و شاخهزنی در دو فرم دانهزاد و شاخهزاد برای کنترل خشکیدگی درختان بلوط ایرانی ناحیه رویشی زاگرس بود.مواد و روشها: در اجرای این پژوهش، تأثیر فرم رویشی و برشهای بهداشتی در درصد زندهمانی و شادابی درختان بلوط ایرانی، پس از گذشت هشت سال مورد آزمون قرار گرفته و با نتایج فاز اول پروژه در دوره چهار ساله فاز اول مقایسه شد. فرم رویشی در دو سطح دانه-زاد و شاخهزاد و نوع برش بهداشتی در پنج سطح، شامل حذف قطعات آلوده، حذف کامل تاج، قطع در ارتفاع 10 سانتیمتری تنه یا جست، قطع در عمق 10 سانتیمتری تنه یا جست و تیمار شاهد (فاقد برش پرورشی) بررسی شد. در مقایسه تیمارهای آزمایش به دلیل کیفی بودن دادههای متغیر شادابی و فقدان پیشفرضهای آمار پارامتری در تیمارهای زندهمانی از آزمونهای ناپارامتری استفاده شد. جفت تیمارهای دو فاز پژوهش با آزمون ویلکاکسون (Wilcoxon)، دو تیمار فرم رویشی با آزمون من-ویتنی (Mann-Whitney)، تیمارهای برشهای بهداشتی به صورت گروهی با آزمون کروسکال-والیس و به صورت جفتی با آزمون دان-بنفرونی(Dunn-Bonferroni) مقایسه شدند.یافتهها: نتایج نشان داد که اختلاف زندهمانی و شادابی دو فرم رویشی در دو فاز پژوهش نسبت به هم، در سطح احتمال 5% معنیدار نبود. اختلاف زندهمانی تیمارهای برش بهداشتی در دو فاز پژوهش بهجز در تیمار قطع بخشهای آلوده در سایر تیمارها در سطح احتمال 1% معنیدار بود. اختلاف شادابی تیمارهای برش در دو فاز پژوهش، برخلاف زندهمانی فقط در تیمار شاهد در سطح احتمال ۱% معنیدار بود. نتایج زندهمانی و شادابی پس از گذشت هشت سال از شروع آزمایش در فاز دوم، بیانگر معنیداری اختلاف (۱% = α) تیمارهای برش و عدم معنیداری (۵% = α) دو تیمار فرم رویشی بود. نتایج مقایسات زوجی نیز نشان داد که اختلاف درصد شادابی دو تیمار قطع از عمق و از ارتفاع 10 سانتیمتر با تیمار شاهد و اختلاف دو تیمار قطع بخشهای آلوده و قطع کامل تاج نسبت به هم معنیدار نبود (1% = α).نتیجهگیری: در مجموع، تیمار قطع هدفمند بخشهای آلوده از نظر زندهمانی (8/88 %) که عامل اصلی پژوهش بود به تنهایی و از نظر شادابی (4/87 %) همراه با تیمار قطع کامل تاج بهترین نتیجه را در بین تیمارهای برش نشان داد. بنابراین، قطع بخشهای آلوده برای کنترل مرگ درختان بلوط ایرانی در عرصه های جنگلی مشابه در زاگرس توصیه میگردد.
Keywords