هنر و تمدن شرق (Jun 2020)
بازخوانی فرهنگی مفهوم سرزندگی در شهرهای ایرانی
Abstract
این معیارها مفهوم غربی سرزندگی را مدنظر داشتهاند. در واقع میتوان گفت پژوهشگران داخلی به معیارهای سرزندگی بومی، کمتر توجه کردهاند. بنابراین بازخوانی، مفهوم سرزندگی براساس داشتههای فرهنگی ایرانی امری ضروری است. بدینمنظور این پژوهش با استفاده از مفهوم سرزندگی شهری، براساس دو نمونه از آثار مکتوب فرهنگی «دیوان حافظ» و «مدینه الفاضله» ابن عربی، سعی در دسترسی به مفهوم این مقوله در نگاه ایرانی داشته است. این نگاه با نظر پژوهشگران معاصر داخلی مقایسه و تطبیق داده شده و سپس با نظر محققان غیر ایرانی مقایسه شده است.چه شباهتها و یا تفاوتهایی میان پیشینۀ فرهنگ ایرانی در نگاه به پویایی و سرزندگی شهری مطلوب و آرای صاحبنظران فارسیزبان و یا غیر فارسیزبان معاصر در این زمینه میتوان یافت؟بررسی میزان انطباق آرای صاحبنظران ایرانی در مقولۀ سرزندگی شهری با پیشینۀ فرهنگ ایرانی است.این مطالعه با رویکردی کیفی به تحلیل محتوا در مجموعه دادههایی میپردازد که از مطالعۀ متون کهن فرهنگی ایرانی، اطلاعات کتابخانهای، اسنادی و نظر صاحبنظران ایرانی و خارجی به دست آمده است. روششناسی پژوهش جهت تدوین فرضیههای این مطالعه و استخراج مفهوم سرزندگی در شهرهای ایرانی براساس داشتههای فرهنگی آن تدوین شده است. انتخاب محققان معاصر ایرانی جهت انعکاس آرای آنها در این مقاله، براساس میزان استفاده از نظراتشان در مجامع آکادمیک ایران انجام شده است. نظرات ارائهشده از این محققان در آثار آکادمیک داخلی استفادۀ بیشتری داشته است. نظرات محققان خارجی نیز اغلب براساس اهمیت محقق در مبحث سرزندگی در فضای فرهنگی غرب و نیز توجه مخاطبان فارسیزبان به آرای آنها انتخاب شدهاند. از مقایسۀ مفهومی تعاریف معاصر درمییابیم که صاحبنظران داخلی تاکنون بیشتر به معیارهای خرد و کالبدی سرزندگی مانند پیادهمداری و خوانایی، حیات شبانه، فضاهای سبز، تنوع و زیباییشناسی توجه داشتهاند و مهمترین اصل سرزندگی برای آنان ارتقای کیفیت محیط بوده است. این در حالی است که اندیشمندان خارجی به معیارهای کلان سرزندگی نظیر پویایی اقتصاد منطقهای، جذابیت جهانی و توریسم، تابآوری، پویایی مناطق شهری، پویایی محلهها و مانند اینها توجه داشته و برای آنها ارتقای کیفیت محیط تنها یکی از ویژگیهای سرزندگی بوده است. تفاوت این نظریات میتواند نشاندهندۀ فرهنگ، نیاز و نگرش مردمان در فرهنگهای متفاوت باشد. علاوهبراین، برخی از معیارهای دیگر که توسط اندیشمندان خارجی ارائه شده، باعث ارتقای کیفیت حضور مردم در شهر میشود، در صورتی که برخی از معیارهای اصلی ارائهشده توسط دانشمندان ایرانی (مانند پیادهمداری)، صرفاً حضور مردم را بهمثابۀ هدف در نظر میگیرند. اما معیارهایی مانند تعامل مداوم و دوسویۀ مردم با دولت یا رقابت اقتصادی سالم، باعث حضور مثبت و آگاهانه و تأثیرگذار مردم در فضاهای شهری میشود. زیرا این حضور است که باعث جنبوجوش، سرزندگی و پویایی در شهر شده است. از طرف دیگر با مطالعۀ رویکرد فارابی و حافظ به سرزندگی شهری مشخص شد نظرات غیر ایرانی با بخشی از پیشینۀ فرهنگ ایرانی در مورد شهر ایدهآل همپوشانی دارد؛ از جمله مفهوم حس مکان و صلح در شهر مورد نظر حافظ و فارابی. این مفاهیم در نظرات شهرسازان غربی بسیار تأکید شده است. شاید تأکید زیاد صاحبنظران فارسیزبان معاصر بر مفاهیم کالبدی را بتوان نقطهضعفی در مفهوم سرزندگی شهرهای معاصر ایرانی دانست
Keywords