پژوهشهای حفاظت آب و خاک (Aug 2015)
تعیین شاخصهای بافری و نیاز استاندارد فسفر در چهار ردیف ارضی مناطق خشک و نیمه خشک با استفاده از همدماهای جذب سطحی (مطالعه موردی: اصفهان و شهرکرد)
Abstract
واکنشهای فسفر با اجزای مختلف خاک از نقطه نظر تغذیه گیاه و کارایی مصرف کودهای شیمیایی حایز اهمیت است. در این مطالعه شاخصهای بافری فسفر در خاکهای آهکی موقعیتهای بالا، میانه و پایین شیب در دو ردیف ارضی مناطق خشک و نیمهخشک مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تعیین شاخصهای ظرفیت بافری فسفر در خاک، دادههای جذب سطحی توسط چهار مدل لانگمویر، فروندلیچ، تمکین و ونهای برازش داده شد. بیشترین ضرایب تبیین(994/0-865/0 R2=) را در تمام ردیفهای ارضی مدل فروندلیچ به خود اختصاص داد. حداکثر جذب سطحی فسفر در نمونهها با استفاده از مدل لانگمویر و فروندلیچ تعیین شد که بیشترین مقادیر در موقعیت پایین شیب اندازهگیری شد. شاخصهای حداکثر جذب تنها با آلومینیوم (73/0r=)و آهن (66/0r=) قابل استخراج با دیتیونات (Ald و Fed )ارتباط معنیداری را نشان دادند. بنابراین، قابلیت دسترسی فسفر در خاکهای مورد بررسی تحت تأثیر میزان اکسیدهای آهن و آلومینیوم قرار دارد. موقعیتهای پایین شیب بیشترین مقادیر شاخصهای بافری خاک نظیر حداکثر ظرفیت بافری و ظرفیت بافری استاندارد را دارا بودند. این شاخصها با Ald همبستگی معنیداری نشان دادند و سایر خصوصیات خاک نتوانستند تأثیری بر شاخصهای بافری داشته باشند. همبستگی بالای بین شاخصهای بافری خاک نشان میدهد که از هر یک از شاخصهای بافری میتوان در پیشبینی قابلیت استفاده فسفر در خاک بهره گرفت. با توجه به بیشتر بودن شاخصهای بافری و نیاز استاندارد فسفر در موقعیتهای پایین شیب (اراضی کشاورزی)، مدیریت صحیح کودهای فسفره در این اراضی جهت تولید محصول ضروری است.