مجله دانشکده پزشکی اصفهان (Jul 2016)
بهینهسازی کیفیت الکتروندرمانی دیوارهی قفسهی سینهی ناهموار بعد از ماستکتومی
Abstract
مقدمه: الکتروندرمانی، مزیت افت سریع دوز در عمق بعد از نقطهی 80 درصد منحنی دوز- عمق دارد. شکل منحصر به فرد منحنیهای ایزودوز پرتو الکترون و انحنای سطح قفسهی سینه، الکتروندرمانی این ناحیه را پیچیده میسازد. بولوس مادهای است که شکلدهی به پوشش دوز را میسر میسازد و ناهمواریهای سطوح را جبران میکند. با توجه به در دسترس نبودن وسیع روشهای درمان انطباقی الکتروندرمانی، این مطالعه با هدف ارایهی پیشنهادهایی در بهینهسازی روشهای سنتی (غیر انطباقی) الکتروندرمانی قفسهی سینهی ناهموار با استفاده از بولوس و انرژیهای مختلف الکترون انجام شد. روشها: پرتودرمانی 10 بیمار ماستکتومی شده که ضایعات سطحی جراحی به صورت ناهمواری با حداقل 1 سانتیمتر اختلاف سطح داشتند، بدون بولوس یا با بولوس 5، 10 و 15 میلیمتری و مقادیر انرژی 9، 12، 15 و 18 مگا الکترون ولت طراحی شد. دوز سطح، دوز متوسط حجم درمان، ریه و قلب بیماران با استفاده از سیستم طراحی درمان محاسبه و با روشهای آماری تحلیل شد. یافتهها: ترکیب میزان انرژی بالا و بولوس ضخیم، خطر کاهش دوز متوسط حجم درمان را کاهش داد. با استفاده از الکترون 9 همراه با بولوس دوز کافی به حجم درمان نمیرسید. در اغلب حالتهای درمان، افزایش دوز دریافتی ریه با مقادیر انرژی بالاتر و ضخامت کمتر بولوس، از نظر آماری معنیدار بود (01/0 > P). نتیجهگیری: دقت در انتخاب ضخامت بولوس در درمان با میزان انرژی کمتر الکترون اهمیت دارد. یافتههای این مطالعه پیشنهاد میدهد که در سطوح ناهموار، استفاده از انرژیهای بالاتر الکترون و استفاده از بولوسهای ضخیم، در حجم درمان بیماران ماستکتومی شده با سطوح ناهموار، پوشش دوز بهتری فراهم میکند.