Ta̓ammulāt-i Falsafī (Apr 2013)

بررسی خاطره، وفاداری و نوع‌شناسی اخلاقی یا استفاده از کارکردهای یونگی ذهن

Journal volume & issue
Vol. 3, no. 9
pp. 30 – 47

Abstract

Read online

یکی از مسائل اصلی در فلسفه اخلاق، پرسش از وسعت و شدت دترمینیزم در بروز رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی در انسانها می‌باشد. مطالعه دترمینیزم در حوزه ارزشهای اخلاقی چه برای تفکری که به آزادی در حوزه عمل و گزینش امر اخلاقی معتقد است و چه تفکری که نقش امور جبری را در اخلاق بسیار تعیین کننده می‌داند، حائز اهمیت است. در این راستا، مبحث دترمینیزم روان شناختی و فیزیولوژیک، یکی از موضوعات مهم به شمار می‌آید. در این مقاله نخست به مطالعه برخی کارکردهای ذهنی انسان که جنبه شناختی دارند می‌پردازیم. بدین منظور، ما کارکردهای یونگی ذهن و روان انسان را مد نظر قرار داده و آنها را بر حسب مقولات شناختی شرح می‌دهیم. سپس به تحلیلی از مفاهیم زمان، خاطره و وفاداری می‌پردازیم و ارتباط این مفاهیم را با کارکردهای یونگی ذهن مورد بررسی قرار می‌دهیم. نشان خواهیم داد که فضیلت وفاداری از طریق مقوله خاطره به ویژگی‌ها و پتانسیل‌های ذهنی مغز انسان گره می‌خورد. در ادامه به نوع‌شناسی اندیشه‌های اخلاقی و شاخص‌شناختی اخلاق پرداخته و در خصوص امکان اندیشه‌ورزی و نقد در حوزه اخلاق بر حسب کارکردهای یونگی بحث می‌کنیم. در همین راستا مفهوم تصلّب اخلاقی معرفی می‌گردد و نشان داده می‌شود شاخص‌های یونگی افراد تأثیر قابل توجهی در برخورداری آنها از بینش اخلاقی، قابلیت نقد و سنجش رفتارها و روابط انسانی، تصلّب اخلاقی، تمایل به نظریه‌پردازی در حوزه مسائل اخلاقی و از این قبیل دارند. در حوزه اندیشه‌ورزی در باب اخلاق دو گروه تقسیم‌بندی می‌شوند: گروهی که با ایجاد یک سیستم اخلاقی نظام‌مند درصدد تبیین و نقد وضع موجود و معیارهای اخلاقی هستند و گروهی دیگر نمایانگر بی‌عدالتی‌ها و رذیلت‌های اخلاقی هستند که در مقایسه با گروه نخست، نسبت به اشتباهات انسان‌ها سخت‌گیری کمتری از خود نشان می‌دهند. گروه نخست عمدتاً از نظریه و فلسفه و گروه دوم از ادبیات و هنر بهره می‌برند.

Keywords