Islām va ̒ulūm-i ijtimā̒ī (Sep 2024)

همبستگی الهی با محرومان؛ دلالت‌های اجتماعی الهیات آزادی‌بخش در سنت مسیحی − اسلامی

  • مهدی گنجور

DOI
https://doi.org/10.30471/soci.2025.10501.2027
Journal volume & issue
Vol. 16, no. 32
pp. 21 – 41

Abstract

Read online

مقدمه و اهداف: قرن بیست‌ویکم، عصر جهانی‎شدن علم و فناوری است؛ اما بسیاری از جوامع بشری درگیر بحران‎های متعددی هستند. میلیون‎ها انسان از بی‎عدالتی، ظلم و خشونت رنج می‎برند. انسان‎ها در جهان پسامدرن هنوز تحت فشار بیکاری، فقر، گرسنگی، سوء تغذیه و بی‎خانمانی هستند. پناهندگان و مردم به حاشیه‎رانده‎شده، قربانی جنگ و خشونت هستند و عذاب نژادپرستی و تبعیض را تحمل می‎کنند. در حال حاضر، مبارزات آزادی‎خواهانه این ستم‎دیدگان به امید رهایی از رنج و ستم در سطح گسترده‎ای شروع شده و همچنان نیز ادامه دارد. پشتوانه ایدئولوژیک چنین نهضت‎های آزادی‎بخش و ضد استعماری در جوامع مسلمان، آموزه‎های نوع‎دوستانه اسلام است. اسلام دین مهربانی نسبت به دیگران، برقراری عدالت بین آنها، اعطای حقوق آنها و دفاع از مظلومان و آزاردیدگان است. الهیات سیاسی اسلام به‎عنوان یک الهیات آزادی‎بخش مذهبی و ضد استعماری در واکنش به ظلم، استبداد، استثمار، مداخلات استعمارگران (امپریالیسم)، فساد، عقب‎ماندگی و فقر کشورهای جهان سوم (به‎ویژه خاورمیانه و برخی کشورهای آمریکای لاتین) شکل گرفت. اسلام از تمام آزادی‎خواهان جهان می‎خواهد که در برابر فقر و ستم سکوت نکنند و برای آزادی محرومان و ستم‎دیدگان و علیه ظلم و خشونت ساختاری قیام کنند. وظیفه شرعی مؤمن واقعی، مبارزه با شرایط موجود و تحقق عدالت اجتماعی و رفاه عمومی است. بنابراین، متکلمان آزادی‎خواه، الهیات را فقط «شناخت خداوند به نحو تئوریک» نمی‎شمارند، بلکه عملی کردن آن ازطریق مبارزه با فقر، ستم، تبعیض و شکاف طبقاتی می‎دانند. هدف این مقاله، تحلیل ریشه‎های این رویکرد انسان‎دوستانه در متون دینی مسیحیت و اسلام و شناسایی ویژگی‎های مشترک آن در این دو سنت است.روش: این پژوهش با استفاده از روش اسنادی و تحلیل محتوا انجام شده است. در این روش، ابتدا متون دینی و تاریخی مرتبط با موضوع الهیات آزادی‎بخش در اسلام و مسیحیت جمع‎آوری و سپس با استفاده از تکنیک‎های تحلیل محتوا، مفاهیم و آموزه‎های مرتبط با این موضوع استخراج و تحلیل شده است. برای جمع‎آوری اطلاعات، از منابع کتابخانه‎ای مانند کتب، مقالات و اسناد مرتبط با الهیات آزادی‎بخش، جامعه‎شناسی سیاسی و مطالعات دینی استفاده شده است. همچنین، از متون مقدس و روایی اسلام و مسیحیت برای استخراج آموزه‎های مرتبط با عدالت اجتماعی، مبارزه با ظلم و حمایت از محرومان بهره گرفته شده است. در مرحله تحلیل محتوا، مفاهیم کلیدی مانند عدالت، آزادی، ظلم، ستم، فقر، محرومیت و همبستگی با محرومان شناسایی و سپس روابط بین این مفاهیم با استفاده از رویکرد تطبیقی بین دو سنت دینی بررسی شده است. درنهایت، با استفاده از یافته‎های حاصل از تحلیل متون، الگویی برای الهیات آزادی‎بخش اسلامی با تأکید بر همبستگی با محرومان ارائه شده است.نتایج: یافته‎های پژوهش نشان می‎دهد که الهیات آزادی‎بخش اسلامی، ریشه در آموزه‎های عدالت‎خواهانه و ضد ظلم اسلام دارد. اسلام با تأکید بر مفاهیمی مانند عدالت، مساوات، برادری و همبستگی اجتماعی، به مبارزه با هرگونه ظلم، ستم و نابرابری دعوت می‎کند. حمایت اسلام از جنبش‎های آزادی‎بخش بر اصولی چون سازش‎ناپذیری با ستمگران، پیوند معنوی، حبّ و بغض مقدس و عشق به مردم استوار است. الهیات آزادی‎بخش اسلامی، با تأکید بر نقش اجتماعی - سیاسی اسلام در مقابله با فقر، ستم و نابرابری نشان می‎دهد که اسلام نه‎تنها یک دین فردی، بلکه دینی اجتماعی و سیاسی است که به بهبود شرایط زندگی محرومان و ستم‎دیدگان توجهی ویژه دارد. همچنین، پژوهش نشان می‎دهد که بین الهیات آزادی‎بخش اسلامی و الهیات آزادی‎بخش مسیحی، نقاط مشترک بسیاری وجود دارد. هر دو رویکرد، بر عدالت، آزادی، همبستگی با محرومان و مبارزه با ظلم و ستم تأکید دارند. این نقاط مشترک، می‎تواند زمینه را برای گفت‎وگو و همکاری بین پیروان این دو دین در جهت تحقق عدالت اجتماعی و رفع محرومیت فراهم کند.بحث و نتیجه‌گیری: الهیات آزادی‎بخش اسلامی، به‎عنوان یک حوزه مطالعاتی نوظهور، نیازمند توجه و بررسی بیشتر است. این رویکرد، با تأکید بر آموزه‎های عدالت‎خواهانه اسلام و نقش اجتماعی−سیاسی این دین در مبارزه با ظلم و ستم، می‎تواند نقش مهمی در بهبود شرایط زندگی محرومان و ستم‎دیدگان ایفا کند. الهیات آزادی‎بخش اسلامی، با الهام از آموزه‎های مشترک بین اسلام و مسیحیت، می‎تواند زمینه‎ای برای گفت‎وگو و همکاری بین پیروان این دو دین در جهت تحقق عدالت اجتماعی و رفع محرومیت فراهم کند. این مقاله با به چالش کشیدن الهیات سنتی در پاسخگویی به نیازهای انسان مدرن، به تحلیل مختصات مشترک الهیات آزادی بخش اسلامی−مسیحی می‎پردازد. توضیح بیشتر اینکه الهیات سنتی، چه در اسلام و چه در مسیحیت، خدایی را محور مطالعه خود قرار می‎دهد که با صفات مطلقه، حاکم مطلق جهان، متعالی و منزه از جهان، بیرون از تاریخ و زمان، ازلی و ابدی، ثابت و ایستا، بدون تغییر و تحول و تأثیر و تأثر و غیر رابطه‎مند و غیر واکنشی تصویر می‎شود. این تصویر کلاسیک از خدا، نه‎تنها در دنیای مدرن کارایی خود را از دست داده، بلکه به ضرر انسان نیز تمام شده است. تخریب محیط زیست، نادیده گرفتن تنوع انسان‎ها و دامن زدن به تبعیض‎ها و بی‎عدالتی‎های اجتماعی ازجمله پیامدهای این تصویر است.در پاسخ به نیاز انسان مدرن، متکلمان به ارائه خوانشی کارآمد از الهیات روی آوردند. الهیات رهایی‎بخش، شاخه‎ای از الهیات مدرن است که ابتدا توسط متکلمان مسیحی پدید آمد. ریشه اصلی آن را باید در رویکرد افراطی متکلمان مسیحی به ایمان و معنویت فردی و غفلت از مسائل عینی و اجتماعی مردم دانست. بی‎اعتنایی کلیسا به این مشکلات، زمینه ظهور این مدل الهیاتی را در پاسخ به معضلات اجتماعی مانند فقر، بی‎عدالتی و سایر تبعیض‎ها فراهم کرد.این مقاله با الهام از مسیحیت، ریشه الهیات رهایی‎بخش را در رسالت ضد استبدادی اسلام جستجو کرد. اسلامی که با هدف رهایی کسانی نازل شد که زیر بار ظلم و ستم و تبعیض، کرامت انسانی خود را از دست داده بودند. این دین، حافظ ارزش‎های انسانی عدالت و برابری است و نمونه کامل آن، حضرت محمدn بود. اسلام، مکتب مبارزه با ظالمان و هر نوع ساختار تبعیض‎آمیز و خشونت‎آمیز است. الهیات سیاسی اسلام به‎عنوان یک الهیات آزادی‎بخش، در واکنش به ظلم، استبداد، استثمار، استعمار و فقر کشورهای جهان سوم شکل گرفت. با‎وجوداین، «الهیات آزادی‎بخش اسلامی»، موضوعی نسبتاً ناشناخته در دانش الهیات سیاسی است. این مقاله با ارائه یک مدل اسلامی برای الهیات سیاسی به‎عنوان الهیات آزادی‎بخش، ضمن تحلیل هندسه معرفتی و کاربردی این مدل، جایگاه واقعی آن را نشان می‌دهد.یافته‌ها نشان می‎دهد اصلی‎ترین مشخصه الهیات رهایی‎بخش مسیحی − اسلامی، وارد کردن ایمان به عرصه عمومی و صحنه عمل است. ایمانی که به اقدام رهایی‎بخش منجر نشود، فرد و جامعه را به رستگاری نخواهد رساند. اگر ایمان شخص به تغییر در شرایط نابسامان اجتماعی منجر نشود، فاقد ارزش است. بنابراین، ایمان و معنویت از منظر الهیات رهایی‎بخش، یک حقیقت زنده، پویا و متجلی در عمل است. مؤمن در قبال همنوع خود بی‎تفاوت نیست، به خلق خدا عشق می‎ورزد، در برابر ستمگران می‎ایستد و در کنار مظلومان می‎ماند.تقدیر و تشکر: نویسنده مقاله از تلاش‎های بی‎دریغ سردبیر محترم فصلنامه و داوران ارجمند که با پیشنهادات ارزشمندشان نگارنده را در انجام این پژوهش یاری رساندند، صمیمانه سپاسگزار است.تعارض منافع: نویسنده مقاله هیچگونه تعارض منافعی در انجام این پژوهش نداشته است.

Keywords