مطالعات بنیادین تمدن نوین اسلامی (Jul 2019)
واقعگرایی در مطالعات تمدن نوین اسلامی
Abstract
تمدن نوین اسلامی بر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و این نیز بر علوم انسانی اسلامی وابسته است. علوم انسانی اسلامی نیز بر نوع رویکردی که نسبت به آن داریم وابسته است. در مورد علوم انسانی اسلامی، و به تبع آن در مورد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و تمدن نوین اسلامی، میتوان دو رویکرد عمده را ازیکدیگر تشخیص داد: رویکرد غیرواقعگرایانه و رویکرد واقعگرایانه. رویکردهای غیرواقعگرایانه عمدتاً رویکردهایی قراردادگرایانهاند، به واقع و شناخت واقع باور ندارند، و در شناخت آن سه به جای اینکه به واقع و مبانی واقعگرایانه نظر داشته باشند به تعریف، قرارداد و دیکته(de dicto)ای که اشخاص و مکاتباز آنها به دست میدهند نظر دارند. رویکردهای واقعگرایانه به واقع و شناخت واقع باور دارند و، در شناخت آن سه، به جای اینکه به تعریف، قرارداد و دیکته اشخاص و مکاتب نظر داشته باشند آنها را بر محور واقع، مبانی واقعگرایانه و بنا به واقع(de facto)ای که باید داشته باشند مورد بحث قرار میدهند. ظاهرگرایی متقدمین و قراردادگرایی متأخرین(که تقریباً کلّ فلسفهها و فلسفهعلمهای معاصر غربی را تشکیل میدهند) رویکردهایی غیرواقعگرایانه؛ و واقعگرایی متقدمین و واقعگرایی تقریبی(که در ذاتگرایی و واقعگرایی چهل سال اخیر غربی، که عمدتاًدر ایران ناشناخته است، تبلور یافته است) رویکردهایی واقعگرایانهاند. بازسازی واقعگرایی متقدمین و واقعگرایی تقریبی، بر محور واقعگرایی قوی فلسفه اسلامی، مرا به واقعگرایی قوی جدیدی رهنمون شده است. بر اساس همین واقعگرایی قوی جدید، به نظر میرسد که آن سه به یکدیگر وابستهاند و توضیح آن سه نیازمند «نظریه واحد»ی است که بتواند از آن سه توضیحهای واقعبینانهای به دست دهد. مقاله حاضر به دنبال همین رویکرد جدید است.
Keywords