پژوهشنامۀ انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی (Dec 2019)
کمیابی تفکر انتقادی در پیشینۀ فرهنگی ایران
Abstract
در چشماندازی تاریخی به جریانها و آبشخورهای معرفت در جامعۀ ایران درمییابیم که ردپای تفکر انتقادی را کمتر در جریان تبادلات فکری میتوان جست؛ یعنی شیوههای ارتباط و انتقال معرفتی بهگونهای بوده است که تفکر انتقادی در آنها جایگاهی ندارد یا بهصورت ضعیف و کممایه حضور دارد. برآیند و میراث این خصیصۀ تاریخی جریانهای معرفتی امروزه در اجتماعات علمی بهمنزلۀ یک ویژگی فرهنگی در عرصۀ عمومی در جامعۀ معاصر ایرانی بیانگر «کممایگی خردورزی و تفکر انتقادی» است. ازاینرو، در انواعِ ارتباط ِمیان افراد و مناسبات اجتماعی و حتی در محافل علمی تفکر انتقادی جایگاه قابلتوجهی ندارد. ازسویدیگر، پیشرفت علمی مستلزم توجه جدی به تفکر انتقادی است. به این ترتیب، درصورتیکه توسعه را راهبرد و خواست ملی در نظر بگیریم، با کیفیت تفکر انتقادی در جامعه و روابط و مناسبات اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی نمیتوان انتظار دگرگونی خاصی را داشت، چراکه با پدیدۀ کممایگی خردورزی و تفکر انتقادی مواجهیم و تقویت این بایستۀ توسعه مستلزم توجه جدیتر و تلاش برای فراهمآوردن زمینههای رشد آن در جامعه است. در این مقاله، با استفاده از روش تحلیل تاریخی، معرفی پیشینۀ ضدتفکر انتقادی در جامعۀ ایران، و بیان اهمیت آن برای پیشرفت و توسعه پیشنهادهایی برای ارتقای آن ارائه میشود.
Keywords