پژوهش ادبیات معاصر جهان (Aug 2009)

نقدی بر نظریه‏های هرمنوتیک ادبی

  • نرجس خدایی

Journal volume & issue
Vol. 14, no. 52

Abstract

Read online

در نیمة دوم قرن بیستم، تعدادی از اندیشه‏ورزان و نظریه‏پردازان حوزة ادبیات، تحت تأثیر دستاوردهای پُربار هرمنوتیک فلسفی، ضرورتِ تکوین «هرمنوتیک ادبی» و یا «رویکرد هرمنوتیکی به متون ادبی» را طرح کرده و با نگرش‏ها، انتظارات و پیشنهادهای گوناگون پا به عرصة این میدان نهاده‏اند. بعضی از ایشان، چون پتر سوندی، نوع خاصی از هرمنوتیک را مدنظر دارند، که توان آن را داشته باشد، نخست به بازخوانی و ساماندهی پیشینة تاریخی نظریه‏های تأویل ادبی بپردازد، و سپس در هماهنگی با مدرن‏ترین روش‏های نقدِ ادبی و زبان‏شناختی، جوابگوی پرسش‏های بنیادینی باشد که ذهن منتقدان ادبی از دیرباز با آنها مشغول بوده‏ است. بعضی دیگر، چون هانس روبرت یآوس و اومبرتو اکو، خود از پایه‏گذاران مکتب‏های ادبی محسوب می‏شوند، و قصد دارند، دامنة نقد ادبی را به مددِ پرسش‏های جامع هرمنوتیکی گسترش دهند و با رجوع به مبانی محوری این مبحث، اعتبار تئوری‏ها و اندیشه‏های خود را محک زنند. جستار حاضر به نقد و بررسی منتخبی از مهم‏ترین رهیافت‏ها و نظریه‏های هرمنوتیک ادبی، مناسباتِ آن با سایر دیسیپلین‏های مشابه علوم انسانی، و تلقی‏های مختلف از وظائف و کارکردهای آن می‏پردازد و سؤالاتی نیز در مورد توان آشتی‏پذیری هرمنوتیک با روش‏های تأویل متن و نظریه‏های نقد ادبی مطرح می‏کند. توجة اساسی این مقاله اما به دیدگاه‏ها، راهکارها و معضلاتِ ویژه‏ای معطوف است که در تقاطع اندیشه‏های محوری تأویل ادبی و پرسش‏های هرمنوتیکی شکل می‏گیرند.

Keywords