معماری و شهرسازی ایران (Dec 2023)
پژوهشی در نقش تجربهی چندحسی در حضورپذیری فضاها با استفاده از روشهای علوم اعصاب
Abstract
انسان، در برقراری تعامل، چه با فرد دیگر و یا با محیط پیرامونی، از دستگاه حواس خود به صورت یک تمامیت منسجم بهره میبرد. بنابراین، کیفیت محیط و تمایل افراد به حضور در آن، در کنار مجموعهی عوامل دیگر، به میزان زیادی وابسته به چگونگی ادراک آن توسط انسان است. در همین حال، به رغم آنکه در خصوص ماهیت چندحسی سازوکار ادراکی انسان در فرآیند تعامل با محیط، تردید چندانی وجود ندارد؛ اما، در مورد تاثیر این ادراکات حسی، به طور مستقل یا ترکیبی، بر میزان حضورپذیری محیط برای بهرهبردار، اطلاع چندانی در دست نیست. در پژوهش حاضر، تلاش شده است که با استفاده از روشهای نوین رایج در حوزهی علوم اعصاب، به این سوال پاسخ داده شود که کدامیک از محرکهای حسی در محیط، به تنهایی یا در همراهی با یکدیگر، سبب حضورپذیری بیشتر محیط برای بهرهبردار میشوند. در این راستا، آزمونی برای سنجش کمیت تاثیر تحریک حواس به صورت مجزا و ترکیبی، بر میزان خوشایندی فضا، به عنوان شاخص حضورپذیری آن، انجام شد. گروه آزمودنی، متشکل از ۲۰ داوطلب، در یک فضای واحد معماری، که با استفاده از تمهیدات واقعیت مجازی برای آنها شبیهسازی شد؛ در معرض محرکهای حسی چهارگانه (بینایی، شنوایی، بویایی، لامسه)، به طور مجزا و ترکیبی قرار گرفتند. همزمان، واکنشهای احساسی مغز آنها به محرکها، در قالب ۶ شاخص کمی، که عبارتند از درگیری ذهنی، هیجان، تمرکز، علاقه، آرامش و استرس، با استفاده از دستگاه +Emotiv EPOC و در محیط نرمافزار +Emotiv EPOC استخراج و ثبت شد. همچنین، میزان خوشایندی فضا برای آنها نیز، بر اساس خوداظهاری داوطبان، در طیف لیکرت با مقیاس ۵ واحدی، ثبت شد. دادههای حاصله، از حیث رابطهی همبستگی احتمالی میان تحریکات حسی و خوشایندی فضا، مورد تحلیلها و آزمونهای کیفی و کمی قرار گرفت. جمعبندی یافتهها روشن میسازد که در فضاهای داخلی، همراهی محرکهای بینایی، بویایی و لامسه، با درجهی اطمینان بالایی، موجب افزایش خوشایندی فضا خواهند بود. نتایج حاکی از آن است که افزایش همسازی در ادراک و تجربهی بدنمند فضا، به گونهای که دریافتهای فضایی، تکحسی نباشند؛ به نحو مشاهدهپذیری موجب افزایش درجهی خوشایندی فضا شده و محتمل است که به ارتقای حضور در فضاها نیز منجر شود.
Keywords