نثرپژوهی ادب فارسی (May 2016)

A Glance at Traces of Psychoanalysis in Saadi’s Sonnets with Emphasis on Anima

  • Leila Heidarinasab,
  • Farideh Davoodi Moghadam

DOI
https://doi.org/10.22103/jll.2016.1454
Journal volume & issue
Vol. 19, no. 39
pp. 59 – 84

Abstract

Read online

ادبیّات و شعر یکی از اصیل­ترین نمودهای تمدّن بشر و در عین حال عرصۀ بروز لایه­های عمیق ناهشیاری اوست که همواره به بهانه­های مختلف حضور خود را به آگاهی و هشیاری بشر یاد­آوری کرده و در گستره­های مختلف رخ نمایانده است. از جملۀ این عرصه­ها که هرگز نمی­توان بدون نظر داشتن به این لایه­های عمیق ناهشیاری، درباره آن سخن گفت؛ هنر و جهان شاعرانه است. در دیدگاه­های ملهم از روان­تحلیلگری، هنر و هر آنچه که در این گستره گنجانیده می­شود، نظیر ادبیّات، شعر و نقاشی، نمایانگر ناهشیاری خالق آن یعنی هنرمند است. وسعت این ناهشیاری که گاه می­تواند تمامی گذشتۀ تاریخی و به میراث رسیدۀ هنرمند را در برگیرد، آنچنان غنی است که سبب زایش مضامینی استوار و یکسان در گسترۀ شعر و ادبیات و هنر در فرهنگ­های مختلف می‌شود. موضوع اصلی مقالۀ کنونی، پرداختن به آنیما یا روان زنانۀ خفته در اعماق ناهشیارانۀ مرد است. از آنجا که آنیما عنصری ناهشیار است، حضور آن در فراورده­هایی که بنابر نظر روان‌ تحلیلگری به ناهشیاری فرد وابسته­تر هستند، نظیر نوشته­های ادبی و شعر، پررنگ­تر است. از این­رو، پژوهش حاضر به بررسی جایگاه آنیما در غزلیّات سعدی می­پردازد تا نشانه­های این کهن الگو با مدد از نمادهای روان­تحلیلگری و روان­شناختی آشکار شود. در نهایت با مدد از شواهد شعری در غزل­های سعدی به شباهت­های معشوق در شعر سعدی و مفهوم آنیما در گسترۀ نظریه یونگ پرداخته شده و بر این نکته تأکید می­شود که مضامین اشعار سعدی با مفهوم آنیما، ارتباطی انکارناپذیر دارند.