Ta̓ammulāt-i Falsafī (Jan 2021)
انفعالِ نفس و تغییرِ ذاتِ مدرِک: مسألهای ارسطویی، ردیهای سینوی و دفاعیهای صدرایی
Abstract
نفس در فلسفهی ارسطویی به عنوان قوهی مدرِک شناخته شده و از آنجا که ادراک نوعی استحاله به شمار میرود، مسألهی تبیین تغییرِ نفس از جایگاهی خاص برخوردار است. ارسطو خود در فصل پنجم کتاب دوم دربارهی نفس از نوعی استحاله در نفس سخن میگوید که مستلزم تغییر در ذات مدرِک و در نتیجه متمایز از استحالهی کیفی طبیعیات (استحالهای که در آن دو امر متضاد جایگزین یکدیگر میشوند) است. این تعبیر مستلزم استکمال ذات نفس در فرآیند ادراک بدون پذیرش ماهیتی خاص، و در نتیجه قابل انطباق بر مفهوم مناقشهبرانگیز اتحاد عاقل و معقول است. این نوشتار بر مبنای همین انطباق، نخست به شرح انفعال خاص نفس نزد ارسطو و سپس توضیح عدم امکان تبیین آن نزد ابنسینا و در نهایت چگونگی امکان تبیین آن نزد ملاصدرا میپردازد. به این منظور نخست ویژگیهای انفعال خاص نفس نزد ارسطو و تمایز آن از استحالههای متعارف با کنار هم نهادن فقرات پراکندهی ارسطو بیان میشود؛ سپس با تدقیق در استدلالهای ابنسینا در رد اتحاد عاقل و معقول، مفروضات خاص سینوی، که به امتناع تبیین این استحاله نزد او میانجامد، توضیح داده میشود. بخش آخر این مقاله به شرح مفروضات صدرایی در امکان تبیین این استحاله اختصاص دارد؛ به گونهای که در نهایت روشن میشود میتوان ابنسینا و ملاصدرا را دو جریان متفاوت در تفسیر علمالنفس ارسطو دانست.
Keywords