̒Ilm-i Zabān (Mar 2024)
تحلیل زبانشناختی سوره مزّمّل؛ نگاهی نقشگرایانه
Abstract
مقالۀ پیشرو تلاشی است در راستای تحلیل آیات سورۀ مزّمّل بر اساس نظریۀ نقشگرای نظاممند هلیدی. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی سازوکارهای مربوط به بازنمایی مقولات وجهنمایی، یافتن انواع نقشهای گفتاری به کاررفته در متن این سوره، مشخصساختن انواع فرایندهای بهکاررفته و در پایان، یافتن انواع ساختهای آغازگری است. نتایج پژوهش حاکی از این است که بر اساس فرانقش بینافردی، وجه غالب در اکثر بندهای این سوره وجه خبری است و این نتیجه مبیّن این نکته است که بیشتر آیات جنبۀ واقعگرایانه و توصیف حقایق دارند و همچنین، خداوند میخواهد با استفادۀ بیشتر از این وجه، قطعیّت سخن خود را برساند و نوعی حسّ اطمینان در مخاطب ایجاد کند. همچنین، زمانِ حال، زمان غالب در متن سورۀ مزبور است و ازآنجاکه زمان حال زمانی است که دامنۀ آن وسیع و درواقع شامل همۀ زمانها نیز میتواند باشد، گوینده در متن این سوره بیشتر افعالی با زمان حال را به کار برده است. بررسی قطبیّت بندها حاکی از درصد بالای قطبیتِ مثبت نسبت به قطبیت منفی است و این غالببودن قطبیت مثبت درکنار غالببودن وجه خبری، قطعیت سخن گوینده را بیشتر میکند. بهعلاوه، بر اساس فرانقش بازنمودی، فرایند مادی بیشترین بسامد را در متن سوره دارد. فراوانی بالای فرایند مادی بهدلیل عینیبودن کلام در متن سوره است؛ هرچه سخن عینیتر باشد، متن تأثیرگذارتر است. بر اساس فرانقش متنی، ساخت آغازگر بیشتر بندها بینشان است و این غالببودن نشان میدهد که گوینده در تلاش است تا از همان سازوکار متداول در زبان روزمره، در ساخت اطلاعی بهره بگیرد.
Keywords