تحقیقات تولیدات دامی (Feb 2019)

پایش تنوع ژنتیکی و ساختار جمعیت در بز مرخز با استفاده از تجزیه شجره

  • محمد رزم کبیر,
  • پیمان محمودی

DOI
https://doi.org/10.22124/ar.2019.11807.1360
Journal volume & issue
Vol. 7, no. 4
pp. 13 – 22

Abstract

Read online

تجزیه شجره ابزاری مفید برای بررسی ساختار جمعیت، تنوع ژنتیکی و تاریخچه جمعیتی است. در این پژوهش به منظور پایش ساختار شجره بزهای مرخز از تعداد 5726 رکورد جمع­آوری شده در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد بز مرخز سنندج، طی سال‌های 1366 تا 1395 استفاده شد. خطایابی و آمار توصیفی شجره با برنامه CFC، تخمین اندازه مؤثر جمعیت و فاصله نسل با بسته نرم­افزاری ENDOG و بررسی روند تغییرات همخونی با استفاده از نرم­افزارEVA انجام شد. نسبت قابل توجهی از جمعیت بز مرخز (معادل 3/54 درصد جمعیت) همخون بود. میانگین رابطه خویشاوندی و میانگین همخونی در کل جمعیت به ترتیب 61/2 و 68/2 درصد برآورد شد که نشان داد سطح همخونی در جمعیت بیشتر از حد مورد انتظار است. اندازه موثر افراد جمعیت بنیان­گذار برابر 65/80 حیوان برآورد شد که بیانگر مشارکت نامتوازن حیوانات جمعیت پایه در تولیدمثل بود. روند تغییرات همخونی نامطلوب و افزایشی بود که می‌تواند ناشی از بسته بودن جمعیت و استفاده نامحدود از شمار اندکی از والدین باشد. فاصله نسل جمعیت کل 23/3 سال و فاصله نسل جمعیت بنیان­گذار 73/5 سال محاسبه شد که بیانگر سرعت بیشتر جایگزینی حیوانات در نسل‌های اخیر است. اندازه مؤثر جمعیت بز مرخز معادل 41/60 حیوان برآورد شد و به حداقل تعداد افراد پیشنهاد شده برای یک جمعیت بهینه (یعنی50 فرد) نزدیک بود. نتایج بیانگر همخونی بالا و افت تنوع ژنتیکی در جمعیت است و پیشنهاد می‌شود برنامه­های حفاظتی، جایگزین برنامه‌های اصلاحی در بز مرخز شوند.

Keywords