مدیریت و برنامهریزی در نظامهای آموزشی (Mar 2024)
تحلیل تجارب زیستهی معلّمان تاریخ از چالشهای برنامه درسی و آموزش دروس تاریخ متوسطه دوم
Abstract
هدف: درس تاریخ در هر کشوری، نقش مهمی در هویتسازی و ارزشآفرینی ملی برای آن کشور دارد؛ اما با وجود اهمیت بالای آن، مشاهده میشود که علاقهمندی به مطالعهی تاریخ در معنای تخصصی آن، میان دانشآموزان، پایین است. آنطور که به نظر میرسد، معلمان در رابطه با نحوهی آموزش این درس در مدارس و محتوای مورد استفاده برای آموزش آن، با چالشهایی مواجهاند که این چالشها نیز به نوبه خود، نقش بسزایی در علاقهمندی یا عدم علاقهی دانشآموزان به فراگیری تاریخ دارند؛ لذا هدف پژوهش حاضر، تحلیل تجارب زیستهی معلّمان تاریخ از چالشهای برنامه درسی و آموزش دروس تاریخ در مقطع متوسطه دوم بود.مواد و روشها: برای دستیابی به این هدف، از پارادایم انتقادی، رویکرد کیفی و استراتژی پژوهش پدیدارشناسی توصیفی از نوع چند مرحلهای ونمانن و روش اَسنادی–کتابخانهای، بهره برده شد. میدان پژوهش، شامل معلّمان دروس تاریخ دوره متوسطه دوم در استان کردستان در سال تحصیلی 1401-1402 با روش نمونهگیری هدفمند بود. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمهساختاریافته محقق ساخته بود که تا درجه اشباع یافتگی نسبی و به تعداد 9 نفر، ادامه یافت. بحث و نتیجهگیری: یافتهها در دو بخش: چالشهای برنامه درسی و آموزشی و راهکارها ارائه شد. بخش چالشها، خود در سه زمینه: چالشهای مربوط به کتابهای تاریخ (11 مورد)، چالشهای روش تدریس معلمان (7 مورد) و چالشهایی فراتر از دو حوزهی نام برده (4 مورد)، دستهبندی شدند. برهمین اساس، بخش راهکارها در دو حوزهی راهکارهای حوزه تدریس معلمان در راستای حل چالشهای آموزش کلاسی (11 مورد) و پیشنهادهایی برای بهرهوری کیفیت آموزش دروس تاریخ در سطح برنامه درسی بود، که خود در سه زمینهی: کتابها (12 مورد)، معلمان (2 مورد) و امور فراتر از این دو (5 مورد)، ارائه شد. نتایج حاصل از تحلیل یافتهها نشان داد که برنامه درسی در حوزهی آموزش دروس تاریخ در مقطع متوسطهی دوم، نیازمند بازنگری اساسی است. کتابهای درسی تاریخ در این مقطع، در ایجاد چالشهای آموزشی نقش نخست و برجستهای دارند. چرا که اکثر چالشهای آموزشی این دروس، به این زمینه مربوط میشوند؛ از جمله این که کتابهای تاریخ همچنان رویکرد حافظهمحور را دنبال میکنند و کمتر به تحلیل اتفاقات پرداختهاند این امر از این روست که سبک تاریخنویسی آنها نیز هنوز سنتی و کلاسیک است. با اینحال، تمام چالشها محدود به محتوای کتابها نمیشوند؛ بلکه روشهای مورد استفاده برای آموزشی تاریخ نیز، همراستا با تحولات کتابهای درسی و اهداف جدید برنامه درسی، نبوده و اکثر معلمان، همچنان از روشهای سخنرانیمحور و معلممحور، بهره میبرند. در کنار این موارد، عوامل مختلف فردی و اجتماعی خارج از سیستم کلاس درس معلم و در درس تاریخ وجود دارد که به شکل غیرمستقیم، آموزش کلاسی این دروس را تحت تأثیر قرار میدهد؛ لذا نیاز است جهت تحقق اهداف برنامهی جدید درسی، در روشهای آموزش دروس تاریخ و همچنین نحوهی آموزش و انتخاب معلمان، تغییراتی ایجاد شود. با این که معلمان در سطح کلاس در جهت تکمیل کاستیهای کتب درسی و استفاده از روشهای نوین آموزشی تلاش میکنند؛ اما برای رسیدن به اهداف آموزشی این دروس و بالا بردن کیفیت آموزش دروس تاریخ، به تغییراتی اساسیتر در برنامهریزی آموزشی برای درس تاریخ در مقطع متوسطه دوم نیاز است. برای کاهش ریشهای برخی از چالشهای نام برده شده، علاوه بر ایجاد تغییرات در سطح مدیریت جریان آموزش کلاسی و نبوغ در فرایند تدریس و آموزش، نیاز است در سطوح کلان کشوری، برنامهریزی مناسب داشت و تغییراتی در زمینهی محتوای درسی مورد استفاده و روشهای آموزشی ایجاد کرد. پیشنهادات بیانشده، اکثراً در زمینهی بازنگری و ایجاد تغییر در محتوای کتابهای تاریخ بود، بهگونهای که تأکید محتوای کتابهای تاریخ، بیشتر بر تحلیل مسائل و وقایع تاریخی و کاربردیسازی تاریخ باشد. براساس یافتههای پژوهش پیشنهاد میشود کتابهای تاریخ، بهطور اختصاصی مورد بازنگری قرار گیرند، روشهای آموزشی در راستای اهداف جدید آموزش تاریخ که از حافظهمحوری به آموزش سواد تاریخی تغییریافته است، متحول شوند و از روشهای نوین آموزشی دانشآموزمحور، بهجای معلممحور، در فرایند آموزش، استفاده شود و تاریخ به شکلی کاربردیتری، تدریس شود.
Keywords