Pizhūhish/hā-yi Irtibāṭī (Jan 2022)
تجربه زیسته زنان بی خانمان از تلویزیون
Abstract
در رویکرد پدیدارشناسانه، تلویزیون بهعنوان یک ابژه در جهان خارج وجود ندارد، بلکه تنها در آگاهی افراد تجسم مییابد. به بیانی دیگر، تلویزیون، نه به عنوان واقعیتی عینی، بلکه ذهنیت و ادراک از آن، موضوع مطالعه پدیدارشناسی حاضر است. با توجه به تأکید صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بر گروههای در حاشیه و فقرا، شناخت ادراک گروههای مختلف بهویژه گروههای آسیبپذیر از تلویزیون بسیار مهم است. ازاینرو، در پژوهش حاضر، تجربهزیسته زنان بیخانمان از تلویزیون مطالعه شده است. در این مقاله توصیف میشود که در زیست جهان زنان بیخانمان، تلویزیون چگونه صورتبندی شده است؟ با استفاده از نظریات برساختگرایی رسانه و پدیدارشناسی و با کاربرد روش پدیدارشناسی تجربی، با 10 نفر از زنان بیخانمانی که بهطور موقت در مددسرای نیلوفر آبی چیتگر حضور دارند، مصاحبه شده و یافتهها، با استفاده از روش تجزیهوتحلیل کرسول و نرمافزار maxqda 10 تحلیل شدهاند. از مجموع واحدهای معنایی استخراج شده، 10 مقوله متنی بهدست آمده است و پسازآن، چهار مقوله ساختاری «تلویزیون برچسبساز»، «تلویزیون طبقاتی»، «بیخانمانی کاذب تلویزیونی» و «تلویزیون طردکننده» از مقولات متنی، انتزاع شدهاند. تحلیلها نشان میدهد که زنان بیخانمان در برابر این ادراک از تلویزیون مقاومت نمیکنند و این ذهنیت، امکان درخواستهای اجتماعی را از آنان سلب کرده است. ازاینرو، ضروری است، رسانه در ساختاری برابر و با نگاهی ساختارگرایانه و نه فردگرایانه، امکان تحرک و تغییر اجتماعی را برای آنان فراهم آورد و دیگر ساختارهای طرد کننده را به چالشی جدی فراخواند.
Keywords