Pizhūhish/hā-yi Falsafī- Kalāmī (Dec 2013)
رویکردی تطبیقی به تکامل نفس صدرایی و تعالی وجودی یاسپرس در پرتو حرکت جوهری
Abstract
حقیقت انسان نزد ملاصدرا و یاسپرس حقیقتی سیال و همواره در حرکت و صیرورت است. مسئله این است که ملاصدرا و یاسپرس بر چه اساسی از پذیرفتن فصل ثابت و نامتغیر برای انسان ابا دارند؟ البته این نظر مشترک مبانی خاص و علل متفاوت دارد؛ بدین معنا که صدرا بر اساس حرکت جوهری و یاسپرس بر اساس امکان استقبالی و وجود آزادی در انسان به آن اصل رسیدهاند. به علاوه، ملاصدرا و یاسپرس هر دو حقیقت انسان را نفس او میدانند. لکن نفسی که ملاصدرا آن را عین اضافه اشراقی به خداوند و از جنس وجود و عین تشخص میداند با اگزیستانس یاسپرس، که فاقد عناوین فوق است، تفاوت اساسی دارد. اگزیستانس یاسپرس در ارتباط تحقق مییابد و به غیر شناخته میشود. حال با توجه به اصالت وجود، که از مقدمات قطعی حرکت جوهری است، و اینکه در فلسفه صدرا حرکت و صیرورت در مقابل بودن و هستی نیست، بلکه حرکت و شدن خود نوعی هستی و بودن است، میتوان گفت وجود حرکت جوهری نفس به معنای رسیدن به مرحلهای از وجود، یعنی واقعیت و متعلقات عینی نفسانی، است. اینجاست که با تطبیق و همنگری دو سنت فلسفه اسلامی در شاخه حکمت متعالیه و فلسفه غرب در گرایش اگزیستانسیالیسم میتوان هر چه بیشتر به اهمیت حرکت جوهری و نقش ضروی آن در تکامل انسان و تعالی او پی برد.
Keywords