Pizhūhish/hā-yi Rūstāyī (Mar 2013)
بررسی ارتباط خرده¬فرهنگ محلی با توسعه مشارکتی مطالعه موردی: روستاهای منطقه کهمان، شهرستان سلسله
Abstract
در سالهای اخیر پژوهشهای «متخصص– برانگیخته»، همچون توسعه عمودی، بهشدت مورد تردید قرار گرفته و موضوع نقش مردم محلی در پژوهش تقویت شده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت و بررسی ارتباط خردهفرهنگ محلی با توسعه مشارکتی با کمک گرفتن از فنون تحقیق کیفی و انجام نمونهگیری مبتنی بر هدف، و همچنین نظری بر فرایند تحقیق از جامعه آماری 446 سرپرست خانوار انجام شد. در این پژوهش سعی شد که با نگاهی بومی به موضوع پرداخته شود، تا بتوان به دنبال یافتن ظرفیتها و پتانسیلهای افراد بود و از این راه باورهای غلط را اصلاح کرد. آنگاه از دل باورهایی که قابلیت هموار کردن مسیر توسعه را دارند، بتوان ظرفیتهای بالقوه را از طریق توانمندسازی به فعلیت رساند و به هدف اصلی یعنی مشارکت دست یافت. در این پژوهش دو گفتمان پیشرفت و بازاندیشی مورد بررسی قرار گرفتند، بهطوریکه با مطالعه انجامشده در زمینه خردهفرهنگ محلی، و توسعه مشارکتی، مدل توسعهای ترسیم شد که گفتمان بازاندیشی بر آن غلبه داشت. در آن فرآیندی چرخهای به چشم میخورد، بهصورتی که خانوادهگرایی و محلیگرایی بهعنوان پایههای مدل در نظر گرفته شده است و اعتماد اجتماعی بهعنوان قلب و شاهکلید توسعه مشارکتی. بهعلاوه، عناصر توسعه مشارکتی (مسئولیتپذیری و اثربخشی) که در نتیجه عناصر خردهفرهنگ محلی به دست آمدند، در مرحله بعد بهعنوان عاملی مؤثر در ایجاد حس اعتماد بین افراد و انگیزه پیشرفت مدّنظر قرار گرفتند. با توجه به یافتههای تحقیق میتوان نتیجه گرفت که از دل فرهنگ و باورهای بومی و سنتی جامعه میتوان الگوی توسعهای مناسب جامعه روستایی ایجاد کرد. در این پژوهش از دل خردهفرهنگی که سالها مانع توسعه تلقی میشد، این ایده مطرح گردیده است که این خردهفرهنگها لزوماً مانع توسعه نیستند و میتوان براساس همین خردهفرهنگها توسعهای را ایجاد کرد که حس مسئولیتپذیری و اثربخشی به بار آورد. همچنین با آن میتوان مردم را در توسعه دخیل کرد و تعلق افراد را به برنامههای توسعهای افزایش داد.
Keywords